چکیده:
يكي از موضوعاتي كه در حوزه نگرشي نسلها مهم تلقي مي شود، بررسي تفاوت هاي تفسير نسلها در حوزه نمادهاي ديني نسلها است كه مسئله اصلي اين مقاله را در بر مي گيرد
از آنجا كه با گسترش جريان چرخش گسترده اطلاعات در سطح جهاني نسل جديد در معرض تجربه ها و ارزشهاي اجتماعي متنوع تر و گسترده تري قرار مي گيرد ، ضرورت بررسي تاثيرات اين تغييرات ساختاري بر تفسير ديني نسل جديد نسبت به نسل قبل از خود نمايان مي شود .تئوري اصلي بخش ي از تئوري بانمودهاي اجتماعي است.شالوده اين تئوري گذار از بازنمودهاي جمعي به بازنمودهاي اجتماعي با توجه به گذار از حوزه عمومي سنتي به حوزه عمومي غير سنتي مي باشد در. اين تحقيق با استفاده از تكنيك پيمايش داده هاي پرسشنامه بين 200 اد نشجوي دختر پرديس كشاورزي دانشگاه تهران و مادران آنها يعني جمعا 400 نمونه انجام شد. همچنين با استفاده از تكنيك تحليل عاملي گويه هاي مربوط به تفسير فردي و جمعي از يكديگر تفكيك شدند . نتايج آماري تحقيق نشان داد ، هر چند تفسير جمعي در همه ابعاد آن يعني تفسير قدسي، تفسير اخلاقي و تفسير غير شخصي درنسل مادران بر تفسير فردي در همه ابعاد آن يعني تفسير شناختي و تفسير شخصي در نسل دختران غلبه دارد ، اين گرايشات تفسيري به صورت
مطلق در دونسل از يكديگر تفكيك نشده اند ، زيرا هيچ از يك از حوزه هاي عمومي سنتي و غير سنتي از متضاد هاي خود در امان نيستند .
One of the important issues in attitude realm of generation is to study the differences of generation interpretations in religious realm of generations which is the main consideration of this article . As the new generation has exposed to more varied and extensive social experiences and values which is resulted from progression of data transition at universal levern ,it seems necessary to study the effects of these structural changes on religious interpretation of new generation comparing to the former one . The main theory of this article is social representation theory . the base of this theory is transition from collective representation to social representation. Considering the transition from traditional public sphere to detraditionalized public sphere . This research were done byu using survey technique. The data questionnaires were distributed between 200 female students of parodist agricultural university of Tehran and their mothers, totally 400 samples . Besides by using factor analysis technique. Questions related to individuals interpretation were separated from those of collective representation . Statistical results of the research indicated that although collective interpretation of religious symbols and all its dimensions such as sacred, moral and none personal interpretations are dominated in mothers and also individual interpretations considering all its dimensions such as cognitive and personal interpretations of religious symbols are dominated in daughters , these interpretive tendencies haven't been separated completely in two generations because none of the traditional public spheres and detraditionalized public sphere are secured from their oppositions .
خلاصه ماشینی:
از آنجا که نماد ها به طور کلي وسيله اي براي معنا بخشيدن به جهان هستند و به معنايي وراي خود راجعند ، نماد هاي ديني در اين تحقيق به مثابه يک شي مانند ضريح يا اعمال خاص ديني مانند نماز ،نمادهاي اسطوره اي مانند واقعه کربلا يا نمادهاي کتبي مانند دعاها يا کلمات مقدس، در نظر گرفته مي شوند و باتوجه به تغييراتي که در نظام شناختي فرزندان نسبت به والدين خود صورت گرفته است نوع تفاسير مسلط از نمادهاي ديني در دو نسل مورد بررسي قرار مي گيرد .
با مقايسه تفسير ديني والدين و فرزندان و با معيار قـرار دادن ايـن نظريـه مـي تـوانيم بگـوييم در نسـل والدين که دوران شکل گيري خود را در بافتي سنتي سپري کرده است ، حوزه مـانور گرايشـات فـردي بدليل تسلط يک الگوو جهان بيني خاص ديني محدود شده اسـت و بـازنمود مسـلط دينـي بـه عنـوان واقعيتي انکار ناپذير تلقي مي شود به عبارتي به تعبير دورکيم وجدان جمعي با قـدرت بسـيار عمـل مـي کند و هرگونه گزينش يا تفسير فردي، تخطي از ادراک جمعـي مسـلط فـرض شـده و بـا آن بـه شـدت مخالفت مي گردد.
آزمون فرضيه اصلي مقايسه تفسير فردي و جمعي نمادهاي ديني در بين دختران و مادران آنها طبق تئوري تحقيق مي توان گفت با توجه به غير سنتي شدن حوزه عمومي در ايران بـا ورود وسـايل ارتباط جمعي جهاني از قبيل ماهواره و اينترنت و استفاده روز افزون نسل جـوان از آن شـاهد تغييـرات سريعتردرعرصه معرفتي و به شکل اخص آن در تفسير هاي ديني جوانان بـا نسـل پيشـين خـود هسـتيم .