چکیده:
آموزش و پرورش، سرمایه نسل امروز و آینده ما است .سرمایه ای که نمی توان قیمتی بر آن نهاد و همان چیزی است که بشر را از تاریکی و جهل به عصر روشنایی سوق داده است .از طریق آموزش و پرورش نه تنها می توانیم کیفیت زندگی و مهارت های مردم را بهبود ببخشیم، بلکه به جامعه ای منصفانه تر و ملتی پیشرفته و خلاق دست خواهیم یافت .درواقع آموزش وپرورش به عنوان زیربنایی ترین نهاده در جامعه، شرط اصلی و تردید ناپذیر توسعه همه جانبه کشور است. بنابراین آموزش برای توسعه امری ضروری محسوب می شود زیرا منجر به توسعه خود، خانواده، جوامع محلی، ملی و به تبع آن توسعه جهانی خواهد شد .
درواقع آموزش به عنوان یک کاتالیزور برای تغییرات مثبت اجتماعی و عدالت اجتماعی عمل خواهد کرد .این مقاله با هدف بررسی عوامل و ذی نفعان در نظام آموزش و پرورش صورت گرفت .این مقاله از نوع توصیفی پژوهش های انجام شده درزمینه تحلیلی بوده است .در این راستا عوامل شناسایی شد و سعی نمودیم که با تحلیل آنها به بررسی تاثیر عوامل و ذینفعان، بر موفقیت نظام آموزشی بپردازیم.
خلاصه ماشینی:
(1392 مدل مفهومي وزارت آموزش و پرورش مهم ترين نهاد تعليم و تربيت رسمي عمومي، متولي فرآيند تعليم و تربيت در همه ساحت هاي تعليم و تربيت ، قوام بخش فرهنگ عمومي و تعالي بخش جامعه اسلامي بر اساس نظام معيار اسلامي، با مشارکت خانواده ، نهادها است و ماموريت دارد با تأکيد بر شايستگي هاي پايه ، زمينۀ دستيابي دانش آموزان لازم التعليم را طي ١٢ پايه تحصيلي، به مراتبي از حيات طيبه در ابعاد فردي، خانوادگي، اجتماعي و جهاني را به صورت نظام مند، همگاني، عادلانه و الزامي در ساختاري کارآمد و اثربخش برساند.
مدل مفهومي را مي توان به شرح زير توصيف کرد: 29 عوامل معلمان دانش آموزان مديران آموزشي و کارکنان فناوري اطلاعات و آموزش و پرورش تکنولوژي برنامه درسي جامعه ذينفعان عوامل اقتصادي عوامل اجتماعي عوامل سياسي عوامل فرهنگي عوامل روانشناختي عوامل اعتقادي آرماني شکل ١- مدل مفهومي تحقيق ١.
همچنين ساير کارکنان مدرسه اعم از عوامل آموزشي و اداري که دراين مدرسه مشغول به خدمت اند بايد نيروي انساني مجرب و ماهري قلمداد شوند که داراي دانش ، تجربه و مهارت کافي بوده و ضمن علاقه به انجام فعاليت هاي آموزشي از انگيزش و بينش و نگرش کافي در انجام وظايف آموزشي و پرورشي برخوردار بوده و بين دو مفهوم آموزش و پرورش تفکيک قايل نشوند و بر هر دوي آنها تسلط کافي داشته باشند .
بنابراين همه عوامل از جمله معلمان و دانش آموزان در سياست گذاري آموزشي تاثير داشته و توجه به آنها حائز اهميت است چرا که آموزش و پرورش نياز به تغيير تحول و توسعه دارد.