چکیده:
نهضت آزادی ایران از جمله گروه های سیاسی سازمان یافته و فعال در دورة قبل و پس از پیروزی انقلاب اســلامی اســت که در ایام اقامت امام خمینی در پاریس به او ملحق و همراه و مدافع آن گردید. دانش و تجربه کار تشــکیلاتی این جریان سیاســی موجب گردید تا هنگامه تشــکیل اولین دولت جدیــد، اکثریت اعضای آن را به خود اختصاص دهد. در طول جنگ تحمیلی ، به ویژه پس از فتح خرمشهر، این جریان سیاسی با استناد به برخی مبانی دینی و اعتقادی اسلام ، مواضع و عملکرد متفاوتی با نیروهای انقلابی در خصــوص تداوم جنگ و ضرورت پایان دادن به آن اتخاذ نمود. مواضع نهضت آزادی در طول سال های جنگ تحمیلی ، از حمایت کامل تا انتقاد شدید از مسئولان و سران نظام جمهوری اســلامی در تغییر بود. آنان در سیاست خارجی ، تابع نظریه حسن همجواری و تنش زدایی از طریق دیپلماتیک بودند. تغییر اساســی در مواضع و گفتمان سیاســی نهضت آزادی پس از فتح خرمشــهر، به موازات کنار گذاشــته شدن از صحنه سیاست ، در نهایت آن ها را مبدل به اقلیتی معترض در درون نظام ســاخت . این مقاله با نگاهی به نگرش جریان سیاســی مذکور به انقلاب اســلامی و جایگاه جنــگ ایران و عراق در گفتمان سیاسی آنان و با تاکید بر نظریه گفتمانی لاکلا و موفه ، و نیز «پیوستگی انقلاب و جنــگ » مارتین وایــت ، مواضع و عملکرد نهضــت آزادی را در مراحل مختلف جنگ تحمیلی مورد بررسی قرار می دهد.
The Freedom Movement of Iran is among political groups that were active before and after the victory of Islamic Revolution and joined and supported Imam Khomeini during his stay in Paris. Knowledge and experience of organizational work helped the movement to form the first cabinet after the victory of the Islamic Revolution. During the Iran-Iraq war، especially after the liberation of Khorramshahr، based on some basic religious principles of Islam، the movement adopted different positions and practices، compared to the revolutionary forces. Regarding the continuation of war or terminating it، the stance of the movement was different from revolutionary forces. Freedom Movement's stances on war fluctuated from full support to harsh criticism of the authorities of the Islamic Republic. They followed a foreign policy based on good neighborliness and detente through diplomatic channels. Finally، a fundamental shift in their stance and political discourse after the liberation of Khorramshahr، side by side with their isolation from political scene، turned them into a dissident minority within the system. This article is an attempt to study the attitude of the Freedom Movement of Iran towards the Islamic Revolution and the status of Iran-Iraq war in their political discourse. Positions and performances of the Freedom Movement in various stages of the war has been studied within the framework of discourse analysis authored by Laclau and Mouffe as well as Martin White's theory of continuity of the Revolution and the War
خلاصه ماشینی:
اين مقاله با نگاهي به نگرش جريان سياســي مذکور به انقلاب اســلامي و جايگاه جنــگ ايران و عراق در گفتمان سياسي آنان و با تأکيد بر نظريۀ گفتماني لاکلا و موفه ، و نيز «پيوستگي انقلاب و جنــگ » مارتين وايــت ، مواضع و عملکرد نهضــت آزادي را در مراحل مختلف جنگ تحميلي مورد بررسي قرار مي دهد.
د. مذاکره با دشمنان از ديدگاه اسلام نهضت آزادي در مورد مذاکره با دشمنان ، ضمن اشاره به صلح حديبيه و برخورد پيامبر(ص ) با نمايندة مشرکين ، نامه نگاري هاي علي (ع ) با معاويه و نيز مذاکرات امام حسين (ع ) با عمرسعد، بر اين باور است : «در قرآن به نظر نمي آيد در هيچ آيه اي مذاکره با مشرکين و مهاجمين بالقوه يا بالفعل ، چه براي حضرت خاتم النبيين (ص ) و چه در مورد انبياي گذشــته ، منع شده باشد؛ بالعکس ، نص آيات ســورة توبه و ســيرة رسول اکرم ، دلالت هاي مکرر بر انعقاد پيمان هاي عدم تعرض و حتي همزيستي مسالمت آميز و همکاري دفاعي با قبايل مشرک و اهل کتاب دارد که برخي از آن ها نقض عهد کردند (نهضت آزادي ايران ، ١٣٦٣: ٣٣ - ٣٤).
دکتر داود هرميداس باوند معتقد است : بعد از پيروزي نظامي ايران در فتح خرمشهر، بعضي از احزاب و گروه ها مانند نهضت آزادي ، خواستار پايان جنگ شدند، ولي از آن جا که درخواست هاي مزبور مغاير منافع نظام جمهوري اسلامي و جنگ تشخيص داده شد، نه تنها به آن ها پاسخي داده نشد، بلکه عکس العمل سختي نيز عليه شــان صورت گرفت (روزنامۀ ابرار، ١٣٨٠.