چکیده:
وزن شعر یکی از عناصر اساسی آن و عاملی بسیار مؤثر در خیالانگیزی کلام است. بیتردید، شاعر در قالبی ازپیشتعیینشده به سرودن نمیپردازد؛ بلکه همۀ عناصر بهدنبال محتوا و هماهنگ با مضمون شعر بهوجود میآیند. ناهماهنگی وزن و محتوا میتواند دلیلی بر کوششی و ساختگی بودن آن باشد. شعر کودک نیز دارای ساختاری است که عناصر آن در کنار یکدیگر پدیدآورندۀ نظامی راستیناند و از میان شاعران کودک، کسانی موفقترند که همۀ عناصر شعرشان متناسب با یکدیگر، بهوجودآورندۀ آن نظام باشند. بهمنظور یافتن راز توفیق دو سرایندۀ بنام در حوزۀ شعر کودک و نوجوان، مصطفی رحماندوست و ناصر کشاورز، در حجم چشمگیری از اشعار آنان میزان هماهنگی وزن و محتوا بررسی شد و سرانجام مقایسهای میان آنها صورت گرفت. یکی از رمزهای توفیق این دو شاعر کودک، هماهنگی میان وزن و محتوای اشعارشان است؛ زیرا درصد زیادی از آن اشعار با توجه به نوع وزن و مضمون شعر، دارای این هماهنگی هستند.
A poem’s rhythm is one of its key features، and a very important element in making language imaginary. The poet doesn’t compose a poem according to a predefined framework; rather all the elements are created with conformity of content and substance. Inconsistency of rhythm and content could be suggestive of the poem’s artificiality. Children’s poetry، too، has a structure in which all the elements come together to form a true system، and when all the elements of a poem correspond to form this system in the work of children’s poets، those poets are the most successful ones. In order to find the secret to the success of two famous poets in the genre of children’s poetry، “Mostafa Rahmandoost” and “Naser Keshavarz”، a great many of their poems and the degree of harmony between rhythm and content in them were analyzed and compared with each other. It can be said that a secret to the success of these two children’s poets is agreement between rhythm and content of their poems; since، with regards to the type of rhythm and the poem’s content، a notable percentage of those poems had this accordance.
خلاصه ماشینی:
شفیعی کدکنی تأثیرات وزن و عواملی را که ازنظر او باعث میشوند موسیقی بیرونی مهمترین عامل شعر معرفی شود، در سه اصل خلاصه میکند: - لذت موسیقیایی بهوجود میآورد و این در طبیعت آدمی است که خواهناخواه، از آن لذت میبرد و از طرف دیگر نیز چنانکه یاد شد زبان عاطفه همیشه موزون است؛ زیرا آدمی در انفعالات روحی سخنش مقطع است و تکیهها و ترجیعهایی دارد که آهنگش متفاوت است، هم ازنظر صوتی و هم ازنظر طولی [...
یا در شعری با وزن «فاعلات مفعولن»، ترکیبات و کلمات زیبای صدای آهسته، باد، لایلای آهسته، راه رفتن، قلقل چشمه، قصه گفتن، رقص باران، گامهای موسیقی و نغمة بهاران دیده میشود که به شعر مضمونی لطیف میبخشد و این وزن آرام انتخاب مناسبی برای مضمون شعر است: پیش از آن به گوشم خورد/ یک صدای آهسته/ مثل باد، با خود داشت/ لایلای آهسته آن صدا به گوش من/ مثل راه رفتن بود/ مثل قلقل چشمه/ مثل قصه گفتن بود (رحماندوست، 1379: 14).
با توجه به این بررسی، هشت بحر از این وزن در گروه وزنهای آرام و روان قرار میگیرند: بحرهای «رمل مربع اصلم»، «رمل مربع محذوف»، «رمل مربع مخبون محذوف»، «رمل مربع مقصور مجحوف»، «رمل مسدس محذوف»، «رمل مربع محذوف مربوع»، «رمل مربع مخبون» و «رمل مکفوف محذوف» که نمونههایی از آن ذکر میشود: فاعلاتن فعلن (بحر رمل مربع اصلم): در این وزن، هجاها بیشتر بلند هستند و وزنی ناشاد و متناسب با مضامین معنوی و مفاهیم عمیق انسانی است: موتورش روشن شد/ نعرهاش راه افتاد/ توی جنگل پیچید/ بوی دود و فولاد (کشاورز، 1380: 20).