چکیده:
اسلامیسازی علوم انسانی، نیازمند تغییرهای اساسی در زیرساختهای علمی و فرهنگی کشور و موسسات آموزشی در راستای تمدنسازی نوین دینی بر پایه آموزههای ناب وحیانی است؛ فرایند عمیق وگستردهای که با هزینههای بسیار همراه است؛ ازاینرو برای تبدیل علوم انسانی سکولار به علوم انسانی اسلامی، افزون بر اثبات نواقص آنچه موجود است، باید قوت و برتری آنچه باید جایگزین گردد به حد ضرورت رسیده باشد تا بتواند توجیهگر هزینهها گردد؛ بهخصوص اگر نظرها گوناگون و مخالفتها فراوان باشد؛ پس لازم است ضرورت آن با تکیه بر قویترین منبع اسلامی، یعنی قرآن کریم و مستند به استوارترین برداشتها از آن اثبات شود. از منظر طرفداران اسلامیسازی علوم انسانی و اندیشمندانی مانند علامه طباطبایی، آیات قرآنی و مبانی مسلم دینی ظرفیت این امر را داراست؛ بنابراین ضرورت دارد علومی همانند اقتصاد، تربیت، سیاست و مدیریت با آموزههای وحیانی تهذیب، تکمیل یا از اساس بر پایه آموزههای دینی و تجارب بشری تاسیس شوند؛ اسلامیکردن علوم انسانی گرچه بهطور مستقیم در قرآن کریم و آثار علامه طباطبایی طرح نشده است، با
The [process of] Islamization of humanities needs basic changes in the scientific and cultural substructures of the country of Iran and its educational organizations to create a modern religious civilization based on the teachings of revelation. This expansive and deep process will have many costs as well. Thus for the change of secular humanities to Islamic humanities it is necessary to prove the flaws of what is present and the strength and eminence of what is to be substituted to justify the costs; especially if there are different ideas and many oppositions. Therefore its necessity must be proved based on the most strong Islamic sources، i.e. the Holy Quran، and the most invincible interpretation [of Qur'an]. Qur'an's verses and some definite religious bases are capable of proving it، according to the idea of the defenders of Islamization of humanities and scholars such as Allāmih Tabātabāī، therefore it is necessary to refine، complete or reform sciences such as economy، education، politics and management based on religious teachings and human's experiences. Although Islamization of humanities is not directly mentioned in the Holy Qur'an and the writings of Allāmih Tabātabāī، but this necessity is discovered in Allāmih's interpretation of the Holy Qur'an by investigating the requirements of the following factors: comprehensiveness، eternity، religion's perfection، definition of religion، the goals of religion and some other factors. This writing will follow this purpose.
خلاصه ماشینی:
"آقای ملکیان معتقد است اگر مراد از اسلامیکردن علوم این باشد که آنچه را در یکایک علوم عقلی و تجربی و تاریخی گفته شده است، بر قرآن و روایات معتبر عرضه کنیم و از آن میان هرچه را قرآن و روایات معتبر تصدیق کردهاند، بپذیریم و بقیه را وا زنیم یا هرچه را قرآن و روایات معتبر تکذیب کردهاند، وا زنیم و بقیه را بپذیریم و در هر صورت، مجموعه آنچه را میپذیریم یک علم اسلامی به حساب آوریم، اگر چنین باشد، باید گفت: اولا چگونه اثبات میکنید که کس یا کسانی که قرآن و روایات معتبر از آنان صدور یافتهاند، در مقام بیان حقایق عقلی و تجربی و تاریخیای که در علوم کشف میشوند، بودهاند و یا این حقایق را بیان کردهاند؟ (مسئله هرمنوتیکی)؛ ثانیا آنچه را در فرایند مذکور رد یا قبول میکنیم، صرفا بدین دلیل رد یا قبول میکنیم که قرآن و روایات معتبر آن را تکذیب یا تصدیق کردهاند؟ یا علاوه بر این بر اساس شیوههای استدلال و معیارهای رد و قبول خود آن علم نیز کار خودتان را توجیه معرفتی میکنید؟ در صورت اول، خروج از طور بحث کردهاید و سخنتان برای هیچ یک از عالمان آن علم اعتبار ندارد و در صورت دوم، رجوعتان به قرآن و روایات معتبر بیهوده است؛ ثالثا به جای آنچه رد میکنید، چه رأی دیگری میآورید و از کجا میآورید؟ علم نمیتواند بدون رأی و نظریه روزگار بگذراند و به همین سبب هم هست که در بسیاری از مواضع یک نظریه، علیرغم اینکه از پشتوانه استدلالی کافی و وافیای برخوردار نیست و حتی اموری کشف شدهاند که آن را نقض میکنند، در قلمرو یک علم میماند، فقط بدین دلیل و تا زمانی که بدیلی برای آن یافته نشده است؛ رابعا این کار سلبی شما را در موضعی صرفا انفعالی قرار میدهد؛ به تعبیر دیگر با این فرایند نمیتوان سببساز پیشروی علوم شد، بلکه فقط میتوان، علیالادعا، از کژروی علوم جلوگیری کرد (ر."