چکیده:
یکی از ابزارهایی که بشر از ابتدای خلقت تاکنون برای رسیدن به اهداف خود همواره از آن بهره گرفته، عملیات روانی است. پس از به وجود آمدن دولتهای ملی در سال ۱۶۴۸ و به مرور زمان و با پیچیدهتر شدن روابط بینالملل و نیاز دولتها به مقولهای تحت عنوان مذاکره سیاسی به خصوص پس از جنگهای اول و دوم جهانی بهرهگیری از این ابزار سودمند بیشتر شده است. این مقاله سعی دارد نقش عملیات روانی در مذاکرات سیاسی را بررسی نماید و به اهمیت این مولفه در مذاکرات سیاسی با روشهای خاصی که صورت میگیرد و راههای جلوگیری از تاثیرگذاری مفرط عملیات روانی بر مذاکرات سیاسی بپردازد.
خلاصه ماشینی:
"عملیات روانی پیش از مذاکرات سیاسی شروع میشود در حین مذاکره و پس از آن ادامه مییابد و عاملی اساسی برای تحت فشار قرار دادن طرف مقابل به قبول خواسته های گروهی است که به شدت از ابزار روانی بهره برداری میکنند.
به طور کلی، عملیات روانی با بهره گیری از روش های مختلف از جمله تأثیر مستقیم بر تیم مذاکره کنندة رقیب برای امتناع از اهداف ، همراه کردن افکار عمومی برای فشار بر تیم مذاکره کننده ، مقابله و فشار با افکار عمومی حامی تیم مذاکره کنندة رقیب برای اینکه تیم مذاکره کننده رقیب را در جایگاه ضعف قرار دهد و فشار روانی بر کشور یا افرادی که تیم مذاکراتی از جانب آنان مذاکره میکند، میتواند در پیشبرد اهداف در مذاکرات سیاسی مؤثر واقع شود.
برای تأثیرگذاری در مذاکرات سیاسی از شیوه هایی چون تبلیغات ، شایعه پراکنی در سطح بین المللی (شایعه پراکنی هم میتواند توسط رسانه ها انجام گیرد و هم توسط مقامات رسمی) سانسور اخبار، تهدید تیم مذاکراتی و ذینفعان مذاکره – که از جمله بدترین تاکتیک هایی است که در مذاکرات به کار میرود- استفاده میشود (یوری و همکاران ، ١٣٨٩، ص ٢٠٣).
این روش ها عبارتند از: ١- مدیریت عملیات روانی ؛ ٢- آمادگی ذهنی و روانی افراد مذاکره کننده در برابر عملیات روانی ؛ ٣- طراحی و تدوین مدیریت برنامه ریزی شده و کارا؛ ٤- تحت تأثیر قرار دادن افکار عمومی برای همراهی با عقاید مورد نظر (القای حس همبستگی)."