چکیده:
گزاره های صادق سالبه برای اصل صادق سازی مشکل می آفرینند. شهودا چنین گزاره هایی نه به سبب وجود چیزی یا چیزهایی، بلکه به سبب عدم چیز یا چیزهایی صادق اند. در حالی که اصل صادق سازی لازم می آورد که گزاره های صادق به سبب وجود چیز یا چیزهایی صادق باشند. برای حل این مشکل یا باید اص ل صادق سازی را بازبینی کرد یا به هستان شناسی مختار چیزی افزود. حکم به وجود امور واقع سلبی از جمله هزین ههای متافیزیکی ای است که برخی برای حفظ اصل صادق سازی پرداخته اند. در این مقاله ابتدا مقدماتی دربار هی اصل صادق سازی و مشکلی که گزاره های صادق سالبه برای آن می آفریند، می آورم. پس از توضیحی کوتاه درباره ی راه حل های ممکن، در ادامه ی مقاله به یکی از آن ها، توسل به امورواقع سلبی، می پردازم. ابتدا نشان می دهم کدام خوانش از امور سلبی مناسبتر است. سپس با رد برخی اشکال هایی که به این خوانش وارد کرده اند، نشان می دهم که این به ترین خوانش هم با سه اشکال مواجه است.
The truthmaker principle – which looks to be based upon a seemingly plausible intuition – faces a number of troubles, including that of negative truths. According to the truthmaker principle, true propositions are true in virtue of what exists. But, intuitively, negative truths are true in virtue of what does not exist. Adding negative facts to one’s ontology isa metaphysical cost that has been paid to solve the problem of negative truths. In this paper, I firstly mention some preliminary issues about the truthmaker principle. After enumerating possible solutions to negative truths, I will deal with the solution which appeals to negative facts. Then I will argue that which kind of negative facts does better its jobs. In the rest of the paper, I will disallow some propounded difficulties with this solution. Afterwards, I will illustrate that negative facts face three new problems.
خلاصه ماشینی:
"٣. حداقل در نقل قول هایی که از ارسطو آورده اند تا نشان دهند به چنین روی کردی قائل است ، تأکید بر پادمتقارن بودن این رابطه است تا ماهیت حامل صدق و صادق ساز: Aristotle, The Complete Works of Aristotle: The Revised Oxford Translation, Edited by Jonathan Barnes.
طبق یکی از روایات مقبول از اصل صادق سازی ، رابطه ی صادق سازی رابطه ی ضروری کردن ٢ است ، اگر این روایت پذیرفته شود و علاوه بر آن بپذیریم که همه ی گزاره های صادق ، صادق ساز دارند، می توان چنین صورت بندی ای برای اصل صادق سازی پیش نهاد کرد: اصل حداکثرگرایی صادق سازی (TMM): هر گزاره ی صادقی صادق سازی دارد؛ یعنی به ازای هرگزاره ی P، اگر P صادق باشد، آن گاه باشنده ای چون e وجود دارد چنان که به ازای هر جهان ممکن w، اگر e در w وجود داشته باشد، آن گاه P در w صادق است .
به عبارت دیگر او باید رابطه ی تحقق بین یک جزیی و کلی را نیز «تبیین کننده ی » دارای صفت بودن یک شی ء نداند، که در جای خود موضع فلسفی مهمی است ، اما اشکالی است که به وجود هرگونه وضعیت اموری وارد می شود و نه تنها وضعیت امور سلبی .
اما این رای نتایج غیرشهودی ای دارد: شهودا دارای صفتی بودن ، امری درونی ٣ است ؛ یعنی برای آن که شی ء دارای آن صفت (و نه در رابطه ای با باشنده های دیگر بودن ) باشد، نیازی نیست که امر واقع دیگری در جهان رخ دهد."