چکیده:
تهاجم 33 روزه اسرائیل به لبنان در 12 ژوئیه 2006 ( 12 تیر 1385) با پیروزی رزمندگان مقاومت اسلامی حزبالله لبنان پایان یافت. این پیروزی معادلات داخلی لبنان، فلسطین اشغالی و جامعه نظامی و امنیتی محور اسرائیل و همچنین معادلات منطقه ای را دستخوش تغییر و تحولات جدید، جدی و بنیادین کرد. در این میان، جمهوری اسلامی ایران براساس روابط سیاسی و معنوی که از بدو شکل گیری حزب الله لبنان با این جنبش داشت، مصون از پیامدهای جنگ 33 روزه نماند. نوشتار حاضر درصدد است تا به تبیین جایگاه ایران در این
جنگ بپردازد و تاثیر این جنگ را بر جایگاه منطقه ای ایران مورد بررسی و سنجش قرار دهد.
خلاصه ماشینی:
"با توجه به این اهداف، موفقیت رزمندگان حزبالله در دفع تجاوزات رژیم صهیونیستی در مقاطع مختلف و به خصوص در جنگ 33 روزه، موقعیت و نفوذ این جنبش و به دنبال آن ایران شیعی را در سطح منطقه گسترانده و ایران از طریق همپیمان خود توانسته است در عرصه منطقهای و در ارتباط با جنبشهای اسلامی، افکار عمومی و نظامهای سیاسی موجود به یک کشور نفوذناپذیر متنفذ تبدیل شود که به جایگاه قدرت برتر در سطح منطقهای و بینالمللی دست یافته است، لذا کمترین تأثیر را از محیط میپذیرد، ولی بیشترین تأثیر را در محیط دارد.
مواضع و اظهار نظرهای شخصیتهای رسمی، نیمهرسمی و مستقل در عربستان سعودی درباره جنگ رژیم صهیونیستی علیه حزبالله موجب حیرت برخی تحلیلگران مسائل منطقهای شد؛ به طوری که برای خود غربیها و سیاستمداران اسرائیلی نیز قابل پیشبینی نبود که حاکمان مهمترین کشور اسلامی جهان تا این اندازه با آنها همراه و هماهنگ باشند.
در مورد علت این تغییر موضع مقامات رسمی عربستان میتوان گفت که انتظار آنان از جنگ اسرائیل علیه حزبالله، پیروزی سریع و قاطع این رژیم و شکست و نابودی حزبالله بود، اما مقاومت حزبالله و پیروزی آن در نبردهای زمینی و توقف اسرائیل از یکسو، و گسترش دامنه اعتراضها، مخالفتها و اعتراضهای مردمی در سطح داخلی، منطقهای و بینالمللی از سوی دیگر، عربستان سعودی را وادار کرد تا از موضع قبلی خود عقبنشینی کنند؛ زیرا پافشاری بر چنین مواضعی تأثیرات سوء بیشتری را ـ چه در داخل ین کشور چه در سطح منطقهای ـ برای آنان به دنبال داشت."