چکیده:
یکی از نوآوری های مهم علامه طباطبایی در فلسفه، نظریه ادراکات اعتباری است. او ادراکات اعتباری را در سه بخش: کیفیت پیدایش علوم اعتباری از انسان، کیفیت پیدایش کثرت در علوم اعتباری و کیفیت ارتباط علوم اعتباری با آثار واقعی و حقیقی مورد بررسی دقیق قرار داده است. این نظریه در بعد معرفت شناسی، می تواند بر بسیاری از مسائل در علوم مختلف تاثیری عمیق بگذارد یا دست کم گمان شده که چنین است. این تاثیر به حدی است که می توان این نظریه را از حیث تاثیرگذاری بر مسائل مختلف با نظریه حرکت جوهری ملاصدرا مقایسه کرد. نوشتار حاضر تلاشی است در راستای تبیین تاثیرات این نظریه در علوم مختلف و در صدد است، ضمن تبیین اجمالی آن، به بررسی برخی از این تاثیرات در دو حوزه فلسفه و اخلاق و نقد بعضی دیدگاه ها در این باره بپردازد.
خلاصه ماشینی:
"٥. ادراکات حقیقی مطلق ، دائم و ضروریاند ولی ادراکـات اعتبـاری نسـبی، موقـت و غیـر ضروری از این اختلافات اهمیت تفکیک ادراکات حقیقی از اعتباری روشن مـیگـردد، چراکـه در صورت خلط آنها خسارت های جبران ناپذیری به علوم وارد میشـود و بـه قـول اسـتاد مطهـری، همین عدم تفکیک است که بعضی اعتباریات را به حقایق قیاس کرده و بـا روش هـای عقلانـی مخصوص حقایق ، در اعتباریات سیر کرده اند و بعضی بر عکس ، نتیجه مطالعات خود در مـورد اعتباریات را به حقایق تعمیم داده اند و حقایق را مانند اعتباریات ، مفاهیمی نسـبی، متغیـر و تـابع احتیاجات طبیعی پنداشته اند (همان ، ١٣٩).
علامه طباطبایی برای اینکه تفکیک میان ایـن دو نـوع ادراکـات بـه خـوبی صـورت پـذیرد، اعتباریات را در سه بخش مورد مداقه قرار داده است : کیفیت پیدایش علوم اعتبـاری از انسـان ، کیفیت پیدایش کثرت در علوم اعتباری (اقسام علوم اعتباری )، و کیفیت ارتباط علوم اعتباری با آثار واقعی و حقیقی، یعنی با اعمال خارجی انسان .
پس علیرغم پراکندگی و اختلافی که در کلمات علامه دیده میشـود، بـه نظر میرسد میتوان ضمن قبول اصل نظریه اعـتباریات ، آن را مــختص بـه ادراکـات خـاص و جزئی ناظر به عمل فرد دانست و از طرف دیگر به نفس الامری بودن حسن و قبح اخلاقی اعتقاد داشت و از راه ثبات تلائم برخی افعال با سعادت آدمی، ثبات آنها را تـضمین کرد (همان ، ٢٦).
٧. برخی معتقدند نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی به نسبیت در اخلاق مـیانجامـد و برای رفع این نتیجه به طرق مختلف تلاش کرده اند اما تلاش های ایشان حق مطلب را ادا نکرده و قابل خدشه است ."