چکیده:
در مقالهی موجود، سه روایت از ادلهی عدم وجوب پوشاندن "وجه" و "کفین" مطرح گردیده است.
در مورد روایت اول، پس از بحث دلالی تقریبا طولانی به این نتیجه می رسیم که پوشاندن "وجه" و
"کفین" بر خانم ها لازم نمی باشد. سپس روایت دوم و سوم طرح شده و با بررسی سندی و اثبات
حجیت آن دو و سخنی کوتاه در مورد دلالتشان، صحبت از تعارض و یا عدم تعارض این سه روایت
با یکدیگر می شود. پس از اثبات عدم وجود تعارض بین این سه، به این نتیجه می رسیم که پوشانیدن
"وجه" و "کفین" بر خانمها در مقابل نامحرم لازم نمی باشد.
خلاصه ماشینی:
بررسی دلالت روایت اول برداشت های متفاوت از این روایت در مورد دلالت این روایت، بسیاری از فقهاء بحث کردهاند؛ برخی آن را دال بر لزوم ستر وجه و کفین دانستهاند<FootNote No="219" Text=" موسوعة الإمام الخوئی، ج32، ص43.
برداشت دوم: دلالت روایت بر جواز کشف «وجه» و «کفین» امام7، «دون الخمار» و «دون السوارین» را از جمله زینتهایی شمردهاند که ابداء آنها حرام میباشد و فرمودهاند: «زینت منهیه عبارت است از آنچه سرپوش و دست بند روی آنها قرار گرفته و با سرپوش و دست بند پوشیده شدهاند» و معلوم است صورت و دو کف دست که روسری و دست بند آنها را نمیپوشاند زینتی است که از اظهارشان نهی نشده است و نه تنها این روایت دال بر حرمت کشف وجه و کفین نیست بلکه بر جواز اظهار آنها دلالت میکند.
"/> بررسی برداشت سوم در عبارت «ما دون السوارین» باید توجه داشت که مراد از اینکه «آنچه زیر دست بند است جزء زینت منهیه شمرده شده» این نیست که تنها این قسمت از ذراع لازم است پوشیده شود، بلکه این عبارت بیان حد زینت منهیه است.
<FootNote No="231" Text=" همان، ح: 3"/> بررسی سند روایت دوم این روایت، دارای دو سند است؛ «احمد بن محمد بن عیسی» این روایت را از قاسم بن عروه به دو طریق روایت نموده: یکی «محمد بن خالد» و دیگری «حسین بن سعید» پس سند، درحقیقت دو سند بوده و عبارت است از: 1- احمد بن محمد بن عیسی عن محمد بن خالد عن القاسم بن عروه عن عبد الله بن بکیر.