چکیده:
حدیث، گنجینه ارش مندی است که در فراز و نشیب تاریخ با آسیب های گوناگونی مواجه شد؛ آسیب هایی که هر یک، زمینه ساز شکل گیری جریان ها و فرقه های انحرافی گردید. یکی از این جریان ها، غالیان هستند که همچون سایر فرقه های برساخته، برای باور پذیر بودن آموزه های خود، چاره ای جز جعل و وضع حدیث و نسبت دادن آن ها به مورد اعتمادترین مردم جامعه مسلمانان، یعنی معصومان (ع) نداشتند. نگرانی و خطر این جریان انحرافی سبب رشد و در آموزه های وحیانی و تعالیم اهل بیت اقداماتی علیه آن ها صورت بپذیرد. مقاله حاضر تلاش می کند ضمن معرفی شیوه پیش گیرانه قرآن کریم در مواجهه با دروغ پردازان، به تبیین روش های مختلف معصومان(ع) در مواجهه با این جریان جعل و سپس راه کارهایی که اصحاب درست کار ایشان نیز برای جلوگیری از گسترش آموزه های انحرافی داشتند بیان کند.
The overstatement process_ like other self-made denominations_, for credibility of their
teachings, has not the choice except fabricating and inventing hadith, and attributing them
to the trusted people of Muslim community _which means Ahl al-Bayt (P.B.U.T); because
no one neither accepted their claim nor paid attention to their actual character. But, when
the leaders of this process attributed themselves to Ahl al-Bayt (P.B.U.T), some people accepted
their claims_ because of their love and devotion to Ahl al-Bayt (P.B.U.T). On the
other hand, Imams (P.B.U.T) _that were concerned about the effects of this diversionary
process on Shias_ practiced whatever they could to oppose the diversionary process. This
article tries_while explaining the opposition methods of Imams (P.B.U.T)_ to explain the
solutions that were used by the honest companions of Ahl al-Bayt (P.B.U.T) to stop spreading
of the diversionary teachings. The approach of this discussion is to present the quality
of Shia’s prevention of spreading falsely attributed to Shiism, which is studied and explained
in two parts: types of prevention, and opposition to this process
خلاصه ماشینی:
""/> ائمه اطهار؟عهم؟ تلاش میکردند با مرزبندی میان شیعیان و این جریان انحرافی، فاصلۀ خود و پیروانشان را با آنها حفظ کنند، اما گسترش جریان غلو و فراوانی نسبتهای دروغی که به ایشان میدادند، سبب گشت که لحن ائمه اطهار؟عهم؟ در رد اعتقادات انحرافی این جریان، تندتر شود؛ به طوری که امام صادق؟ع؟ در سخنی، افراد منتسب به این جریان را حتی از یهودی، نصرانی و مجوسی بدتر معرفی کرد<FootNote No="304" Text=" الأمان من أخطار الأسفار و الأزمان، ص72.
برای نمونه، امام صادق؟ع؟ در پاسخ به درخواست یکی از اصحاب برای معرفی فردی که بتوان به او مراجعه کرد و آموزههای دینی را در نبود معصوم از او دریافت نمود، فرمود: «چرا به محمد بن مسلم ثقفی مراجعه نمیکنید؟ همانا او از شاگردان پدرم است و نزد او از اعتبار برخوردار بودو»<FootNote No="331" Text=" همان، ص161ـ162.
عرضۀ احادیث اخذ معارف و آموزههای دینی از معصومان؟عهم؟ و نمایندگان مورد تأیید ایشان، شیوهای مناسب برای کاهش امکان لغزش اصحاب در دامن انحراف غالیان بود، اما نمیتوانست به تنهایی این امکان را از میان بردارد، زیرا سران غلو که آنها نیز همچون عموم شیعیان از دستور ائمه اطهار؟عهم؟ در باب دریافت معارف از راویان مورد وثوق آگاهی یافته بودند و میدانستند مردم به نقل روایت مستقیم آنها از معصوم وقعی نمینهند، به جعل حدیث و انتساب آن به اصحاب نزدیک ایشان پرداختند و احادیث موضوع خود را از طریق آنها به امام معصوم؟ع؟ نسبت دادند؛ به طوری که «مغیرة بن سعید» که فردی شناختهشده بود و اصحاب امامیه از او دوری و پرهیز داشتند، از شاگردان ناشناس خود میخواست که به نزد اصحاب بروند و کتابهایشان را به منظور استنساخ و گسترش آموزههای اهلبیت؟عهم؟ به آنها بسپارند."