چکیده:
زبان، ابزاری برای ارتباط میان انسانهاست و این ارتباط، بدون شناخت فرهنگ زبان مقصد ممکن نیست. این امر در میان زبانآموزانی که قصد ادامه تحصیل در ایران را دارند، بهخوبی آشکار است. هدف این مقاله، بررسی میزان علاقه زبانآموزان به فراگیری فرهنگ و میزان توجه مدرسان آزفا به آموزش فرهنگ است. در این مقاله با بهرهگیری از جدول تعمیم¬پذیری «مورگان»، با 28 نفر از مدرسان سطح متوسط آموزشی آزفا و 80 نفر فارسیآموز سطح متوسط عربزبان «مرکز آزفای دانشگاه فردوسی مشهد»، مصاحبهای پانزده دقیقهای انجام گرفت. نتایج این پژوهش نشان میدهد که زبانآموزان تمایل به آشنایی با فرهنگ ایرانی را دارند، اما نمیخواهند در کلاس درس به آن پرداخته شود. از سوی دیگر، مدرسان بیشتر بر آموزش مستقیم نکات فرهنگی در کلاس تاکید میکنند و این ناهمسانی، دلزدگی بیشتر را برای دو طرف در پی دارد.
در پایان با توجه به نتایج به دست آمده، راهکارهایی برای آموزش فرهنگ ارائه میدهیم تا با روشی موثر بتوان فرهنگ ایرانی را بدون بازخورد منفی به زبانآموزان آموزش داد.
خلاصه ماشینی:
با توجه به هدف تحقیق، پرسشهای اصلی زیر مطرح است: دیدگاه زبانآموزان درباره فرهنگ ایرانی و فراگیری آن چیست؟ دیدگاه مدرسان درباره آموزش فرهنگ ایرانی چیست؟ به نظر مدرسان، بهترین زمان برای آموزش فرهنگ چه زمانی است؟ آیا کاربردی بودن آموزههای فرهنگی اهمیت دارد؟ آیا روشهایی که مدرسان «مرکز آزفای دانشگاه فردوسی مشهد» برای انتقال فرهنگ به کار میگیرند، از نظر زبانآموزان مناسب است؟ 1ـ1 فرهنگ فرهنگ مفهوم گستردهای دارد و تعریف آن میتواند بسیار مبهم باشد.
از این میان، بیشترین روشی که مدرسان برای آموزش فرهنگ به کار میگیرند، روش تطابق فرهنگی و مشاهده تفاوت¬ها و شباهتهای فرهنگی است که در آن، از زبانآموزان خواسته میشود دربارۀ آنچه دیدهاند و تجربیات خود بنویسند.
بیشتر زبانآموزان در مصاحبه، بر این نکته همرأی بودند که روشهای مستقیم آموزش فرهنگ، آنها را از یادگیری زبان فارسی دور میکند.
نتایج این تحقیق درباره پرسش از روش انتقال فرهنگ، نشان داد با وجود این¬که فارسیآموزان تمایل به یادگیری فرهنگ دارند، مخالف این هستند که فرهنگ به صورت مستقیم در کلاس درس آموزش داده شود(42%).
(پیترسون و کلترین،2003 ؛ ککیر، 2006) همچنین باید این نکته را نیز در نظر گرفت که فرهنگ، ابزاری برای انتقال زبان است.
همچنین باید به این نکته توجه داشت که 52% مدرسان بر کاربردی بودن آموزههای فرهنگی در کلاس درس تأکید داشتهاند؛ زیرا ناکارآمد بودن آموزههای فرهنگی و ناملموس بودن آنها در جامعه میتواند برای زبانآموز نقش بازدارنده داشته باشد و زبانآموزان احساس کنند وقت کلاس به بیهودگی گذشته و نکات لازم به آنان منتقل نشده است.