چکیده:
آلبان ها و ارامنه و گرجی ها، سه قومیت عمده ساکن در قفقاز جنوبی، بعد از ظهور مسیحیت در زمره پیروان مسیح(ع) قرار گرفتند و به دنبال آن، به زودی کلیساهای آلبان و ارمنی و گرجی تاسیس شد. این سه کلیسا در عین قرابت با یکدیگر، دارای اختلافات فراوانی بودند. وجود چنین اختلافاتی برای حفظ ثبات و بقای هر یک از این کلیساهای همسایه لازم و ضروری می نمود. این اختلافات در نزد دو کلیسای آلبان و ارمنی بیشتر بود. اسلام آوردن بسیاری از آلبان ها و تبدیل شدن جمعیت ایشان به یک اقلیت، خطر استحاله کلیسای آلبان به کلیسای ارمنی را باعث شد. بسیاری از ناظران خارجی غیرآلبان و غیرارمنی هیچ گاه به تفاوت این دو کلیسا توجه نکرده و از هر دو، با نام کلیسای ارمنی یاد کرده اند. این پژوهش ضمن بررسی پیشینه اختلافات دو کلیسای مذکور در طول تاریخ، با تکیه بر منابع کتابخانه ای و اسنادی و به شیوه توصیفی تحلیلی، به مطالعه این اختلافات در دوره صفوی پرداخته است. نتایج حاصل از پژوهش نشانگر این واقعیت است که در دوره صفویه، آلبان های مسیحی هنوز به طور کامل در میان ارامنه مسیحی مستحیل نشده بودند؛ پس اختلافات ایشان در قالب تاکید آلبان ها بر جدایی از کلیسای ارمنی، تبعیت نکردن آلبان ها از اسقف کلیسای جامع ارمنی اوچمیادزین و پرداخت وجوهات شرعی شان به کلیسای جامع آلبان گانزاسار نمود داشت.
خلاصه ماشینی:
نتایج حاصل از پژوهش نشانگر این واقعیت است که در دوره صفویه، آلبانهای مسیحی هنوز به طور کامل در میان ارامنه مسیحی مستحیل نشده بودند؛ پس اختلافات ایشان در قالب تأکید آلبانها بر جدایی از کلیسای ارمنی، تبعیت نکردن آلبانها از اسقف کلیسای جامع ارمنی اوچمیادزین و پرداخت وجوهات شرعیشان به کلیسای جامع آلبان گانزاسار نمود داشت.
این امر علل مختلفی دارد: نخست آنکه جمعیت درخور ملاحظهای از ارامنه در کشور ما زندگی میکنند و مطالعات مربوط به قومیت و مذهب ارمنی را پی میگیرند؛ دوم اینکه سالیان سال است که در جمهوری ارمنستان نیز، مراکز مختلف علمی و دانشگاهی به پژوهش درباره تاریخ و تمدن قوم ارمنی مشغول هستند؛ سوم اینکه در روسیه و کشورهای اروپایی و آمریکایی، مطالعات ارمنیشناسی از رونق بسزایی برخوردار است؛ چهارم اینکه منابع تاریخی و تاریخنگاری نیز اطلاعات تا حدودی فراوان درباره این قوم ارائه کردهاند.
برخی این اقدام شاه عباس اول را ناشی از ناتوانی او در اداره اقوام ساکن در این منطقه قلمداد کرده و از او با عنوان پادشاهی دانا یاد کردهاند که توانست با دادن چنین امتیازی، حکومت خویش بر ایشان را استوار سازد (پاسدرماجیان، 1369: 294)؛ اما نباید فراموش کرد که شاه عباس اول صفوی همواره قدردان حمایتهای ارامنه و آلبانهای مسیحی از دولت صفوی در قبال عثمانیها بود و اعطای قدرت به ملوک خمسه در قراباغ، چونان پاداشی در برابر آن خدمات قلمداد میشد (ملیک هاکوپیان، 1385: 2).