چکیده:
در پژوهش حاضر تاثیر نقشه مفهومی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر دوره متوسطه در درس فیزیک مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش مشتمل بر دو بخش شبه آزمایشی و مطالعه موردی است. در بخش شبهآزمایشی، میزان اثربخشی ارائه و ساخت نقشه مفهومی بر پیشرفت تحصیلی فراگیران درس فیزیک مقطع متوسطه تعیین شده و در بخش دوم، با توجه به تاثیر معنیدار نقشه مفهومی در بررسی علتها، مطالعه موردی با هدف بررسی تجارب اساتید و دبیران در زمینه اثربخشی این روش تدریس در فرآیند یاددهی-یادگیری انجام شده است. در بخش طرح شبهآزمایشی که از پیش آزمون و پس آزمون استفاده گردیده، شش کلاس درسی پایه دوم متوسطه در سه گروه کنترل، ارائه و ساخت (ترکیبی) و ارائه به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدهاند. تفاوت این سه گروه در روش آموزشی آنها بوده است؛ در گروههای کنترل، آموزش به شیوه مرسوم، در گروههای ارائه و ساخت (ترکیبی)، در قالب نقشه مفهومی که دانش آموزان نیز خود نقشههای مفهومی مطالب تدریس شده را تهیه کردند و در گروههای ارائه، آموزش فقط در قالب نقشه مفهومی صورت گرفت. تاثیر این کاربندی بر پیشرفت تحصیلی فراگیران از طریق آزمون پیشرفت تحصیلی اندازه گیری شد. یافتههای حاصل از تحلیل کواریانس نشان داد نمرههای دانش آموزان گروههای آزمایشی ترکیبی و معلم ساخته در پس آزمون بالاتر از گروه کنترل میباشد (001/0p≤). بنابران آموزش به کمک نقشه مفهومی منجر به افزایش نمرات پیشرفت تحصیلی دانش آموزان شده است. نتیجه دیگر این پژوهش این بود که هیچ کدام از گروههای دختران و پسران برتری مشخصی نسبت به هم نداشتند. همچنین برای دستیابی به هدف دوم پژوهش، به توصیف تجربیات نه نفر از دبیران و اساتید در خصوص اثربخشی ارائه نقشه مفهومی در فرآیند یاددهی-یادگیری پرداخته شد. نمونهگیری از دبیران و اساتید به روش نمونهگیری هدفمند و اطلاعات به صورت مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شده است. یافتههای حاصل از تجربیات اساتید و دبیران در خصوص اثربخشی کاربرد نقشه مفهومی نیز در سه مضمون اصلی تحت عنوان «کل نگری»، «یادگیری خود نظم دهنده» و «رشد تفکر» و چندین مضمون فرعی خلاصه گردید.
خلاصه ماشینی:
"در بخش شبهآزمایشی، میزان اثربخشی ارائه و ساخت نقشه مفهومی بر پیشرفت تحصیلی فراگیران درس فیزیک مقطع متوسطه تعیین شده و در بخش دوم، با توجه به تأثیر معنیدار نقشه مفهومی در بررسی علتها، مطالعه موردی با هدف بررسی تجارب استادان و دبیران در زمینه اثربخشی این روش تدریس در فرایند یاددهی-یادگیری انجام شده است.
بههمین علت، در این پژوهش سعی بر آن بوده تا به این سؤالها پاسخ داده شود که آیا استفاده از نقشههای مفهومی در فرایند آموزش و یادگیری درس فیزیک مقطع متوسطه تأثیر دارد و تا چه حد این روش در افزایش شاخصهای پیشرفت تحصیلی دانشآموزان میتواند مؤثر واقع شود؟ و تجربیات استادان و دبیران در خصوص بهکارگیری نقشه مفهومی در فرایند یاددهی-یادگیری چگونه است؟ - Habok روش پژوهش طرح پژوهشی مورد استفاده در بخش اول، از نوع طرحهای شبهآزمایشی با پیشآزمون و پسآزمون یکسان است.
جدول 4: آزمون تعقیبی حداقل تفاوت معنیدار برای تحلیل واریانس دو به دو گروهها i گروه j گروه تفاوت میانگین گروه ها خطای استاندارد معناداری ترکیبی معلمساخته 522/1 350/0 0001/0 ترکیبی کنترل 362/3 355/0 0001/0 معلم ساخته کنترل 841/1 354/0 0001/0 نتایج حاصل از جدول 4 را میتوان در قالب 3 فرضیه تبیین نمود: فرضیه اول مبنی بر این است که روش تدریس نقشه مفهومی ترکیبی (معلمساخته و دانشآموز ساخته) بیشتر از معلم ساخته بر یادگیری دانشآموزان در درس فیزیک تأثیر دارد.
کمک به فراگیر برای برقراری ارتباط بین موضوعات جدید با موضوع قبلی، از جمله مضامینی است که مصاحبهشوندگان به آن - Daley - Brandt - Karakuyu - O,Dannel, Dansereau & Hall - Pia & Blasco & Portero - Mendia & Garsia - West - Chen اشاره کردهاند."