چکیده:
ادبیات تطبیقی یکی از شاخه های جدید مطالعات ادبـی اسـت کـه بـه مقایسـه و تـاثیر و تـاّثر احتمالی آثار ادبی مشابه در زبان های مختلف می پردازد. از آثار ادبی که تا کنـون از ایـن منظـر بررسی نشده ، واقعة تصویر بیدل و تصویر دوریانگری اسکار وایلد مـی باشـد. بیـدل و اسـکار وایلد هرچند با فاصلة زیاد زمانی و مکانی زندگی می کردند، ولی آثار داستانی شان شباهت های زیادی باهم دارند و از جهاتی قابل انطباق با یکدیگر هستند، لذا نگارندگان مقالة حاضر، سـعی کرده اند داستان های مزبور را از این دیدگاه بررسی نمایند. در این راستا، بعد از نگاهی اجمـالی به مباحث ادبیات تطبیقی ، خلاصه ای از دو داستان را ذکر کرده ، سپس مختصری به ویژگی های شخصیتی ، عاطفی و... دو نویسنده پرداخته ایم ، و وجوه اشـتراک و افتـراق دو داسـتان را مـورد بررسی قرار داده ، و سرانجام نتیجه گرفته ایم که بیدل و اسکار وایلـد، علـی رغـم اینکـه از نظـر مشرب فکری و...، اختلافات زیادی داشته اند، داستان هایشان ژرف ساختی مشابه دارد و با توجه به اینکه از زمان حیات بیدل تا مدت های طولانی ، انگلیسی ها در هند حضور داشته اند، احتمـال می رود که اسکار وایلد از طریق آنها به واقعة تصویر بیـدل دسترسـی یافتـه ، و تحـت تـاثیرآن ، تصویر دوریانگری را خلق کرده است .
خلاصه ماشینی:
"در واقعـة تصـویر، بیدل دهلوی یا همان قهرمان و یا راوی داستان ، وقتی که سلامت جسمانی خـود را بـاز می یابد، به یاد تصویر رنگ پریدة خود می افتد و می خواهد علـت پژمردگـی و پریـدگی رنگ آن را کشف کند، وقتی که به سراغ تصویر می رود و لای کتاب را باز مـی کنـد، در عین ناباوری می بیند که تصویر «مانند چراغی که در خانة تاریک از زیـر دامـن برآرنـد» (٦١٧ ) نور می افشاند و گویی اینکه همین امروز آن را نقاشی کرده اند، بیـدل بـا دیـدن این واقعه از حیرت دچار بی هوشی می شود و بعد از مدتی کـه بـه هـوش مـی آیـد، از شدت حیرت ، نمی تواند دوباره به تصویر خود نگاه کند و بی اختیار آن را پاره می کند تا دچار تشویش روحی نشود.
با مراجعه به کتاب های تاریخی ، از نظر تأثیر و تأثر نیز به این نتیجه مـی رسـیم که با توجه به اینکه واقعة تصویر نسبت به رمان تصویر دوریانگری تقدم زمـانی دارد، هرچند نویسندگان این دو اثر از نظر محیط زیستی فاصلة زیادی باهم داشتند، ولی نظـر به اینکه از زمان حیات بیدل ، انگلیسی ها، هندوستان را مستعمرة خـود سـاخته بودنـد و سیاحان و تاجران و دیپلمات های دو کشور همیشه در حال رفت و آمـد از انگـیس بـه هندوستان و برعکس بودند، از این طریق ، مبادلات مختلف تجاری و فرهنگی بین آنهـا صورت می گرفت و به نظر مورخین و منتقدان ادبی ، داستان واقعة تصویر بیدل دهلـوی از طریق سیاحان و تاجران و یا دیپلمات های انگلستان و یا هندوستان به دسـت اسـکار وایلد رسیده است و اسکار وایلد با تأثیرپذیری از آن ، رمان تصویر دوریانگری را خلق کرده است ."