چکیده:
هدف از این تحقیق، بررسی و ارزیابی نظام علم و فناوری کشور ایران در مقایسه با دیگر کشورهای منطقه (کشورهای آسیای جنوب غربی، آسیای میانه، قفقاز، خاورمیانه و کشورهای همسایه) از دیدگاه متخصصان و صاحب نظران بوده است. بر اساس الگوی ارزیابی زیرساخت های فنی و اجتماعی، نظام علم و فناوری کشور ایران ارزیابی شده است. تحقیق با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و انتخاب نظر نخبگان علمی، فنی، فرهنگی، اجتماعی و ملی انجام شده است و با بهره گیری از روش میدانی و پرسش نامه اطلاعات موردنیاز تحقیق جمع آوری گردیده است. نتایج به دست آمده بازگوی آن است که ، به طورکلی، در نظرسنجی زیرساخت های فنی و اجتماعی، نظام علم و فناوری کشور ایران در فعالیتهایی که برای حمایت از کسب، اشتراک، توسعه و نگه داری دانش وجود دارد، نیاز به سرمایه گذاری و توجه بیشتری دارد (61/2 از 5). فن آوری اطلاعات (IT، ICT) (59/2 از 5)؛ میزان اثربخشی رهبری و مدیریت علم و فناوری کشور (31/2 از 5)؛ میزان اثربخشی نظام جبران خدمت، پاداش و انگیزش (21/2 از 5)؛ میزان اثربخشی ساختار و ارتباطات (37/2 از 5)؛ میزان اثربخشی روحیه محققان و کارکنان حوزه های ستادی کشور (60/2 از 5) و میزان اثربخشی فرهنگ سازمانی (55/2 از 5) ارزیابی شده است. بر اساس نتایج تحقیق، مهم ترین مسائل و مشکلات مدیریت علم و فناوری (کسب و جذب، بهرهبرداری و انتقال، ذخیرهسازی و توسعه دانش) کشور ایران در مقایسه با دیگر کشورهای منطقه به ترتیب اولویت عبارت اند از: نیاز به همکاری بیشتر مدیریت ارشد در توسعه دانش علمی و فناوری، ضرورت وجود مکانیزم های انگیزشی در کشور برای کسب و اشاعه و توسعه دانش علمی و فناوری، حاکمیت نگرش سخت افزاری به جای فرهنگی به مقوله توسعه دانش علمی و فناوری، ضرورت بازسازی مهارتها و دانش و نگرش کارکنان و مدیران متولی توسعه علم و فناوری کشور، مهندسی مجدد ساختار شغلی کشور که در افراد احساس نیاز برای کسب و توسعه دانش به وجود آورد، تطابق فزون تر ساختار سازمانی کشور با توسعه دانش علمی و فناوری، در دسترس قرار دادن زیرساخت های علمی و فناوری برای علاقه مندان و پیچیدگی زیاد تولید علم و فناوری.
خلاصه ماشینی:
نتايج به دست آمده بازگوي آن است که ، به طورکلي ، در نظرسنجي زيرساخت هاي فني و اجتماعي، نظام علم و فناوري کشور ايران در فعاليت هايي که براي حمايت از کسب ، اشتراک، توسعه و نگه داري دانش وجود دارد، نياز بـه سـرمايه گـذاري و توجـه بيشـتري دارد (٢/٦١ از ٥).
بـر اسـاس نتايج تحقيق ، مهم ترين مسائل و مشکلات مديريت علم و فناوري (کسب و جذب ، بهـره بـرداري و انتقـال ، ذخيـره - سازي و توسعۀ دانش ) کشور ايران در مقايسه با ديگر کشورهاي منطقه به ترتيـب اولويـت عبـارت انـد از: نيـاز بـه همکاري بيشتر مديريت ارشد در توسعۀ دانش علمي و فناوري، ضرورت وجود مکانيزم هـاي انگيزشـي در کشـور براي کسب و اشاعه و توسعه دانش علمي و فناوري، حاکميّت نگرش سخت افزاري به جاي فرهنگي به مقوله توسعه دانش علمي و فناوري، ضرورت بازسازي مهارت ها و دانش و نگرش کارکنان و مديران متولي توسعه علم و فناوري کشور، مهندسي مجدد ساختار شغلي کشور که در افراد احساس نياز براي کسب و توسـعه دانـش بـه وجـود آورد، تطابق فزون تر ساختار سازماني کشور با توسعۀ دانش علمي و فناوري، در دسترس قرار دادن زيرساخت هاي علمي و فناوري براي علاقه مندان و پيچيدگي زياد توليد علم و فناوري.
در سـال ٢٠٠٨ مـيلادي تقويت نظريه پردازي و کيفيت بخشي به فعاليـت هـاي تعداد اسناد علمي نمايه شده ايران در علوم ١٣٤٢٤ پژوهشي، اعتباربخشـي بـه مراکـز علمـي، نوانديشـي مديران ، ايجاد مديريت پژوهشي مناسب ، حمايت هاي نتايج حاصل از دومين ارزيابي کلان علم و فنـاوري مالي از توليدات علمـي مـي تواننـد در توليـد علـم و نشان ميدهد که رشد توليد علم ، همچنان ، با شـتاب توسعه پژوهشگري نقش داشته باشند.