چکیده:
مصادره اموال صاحبمنصبان خاطی دولتی به عنوان یک تنبیه از صدر اسلام و دوره عمر آغاز گردید. نقدینگی حاصل از این مجازاتها در عصر عباسی، دستگاه خلافت را واداشت تا به مصادره به عنوان یک منبع درآمد بنگرد و نهادها و دیوانهایی برای رسیدگی به این اموال تاسیس کنند. نویسندگان در این مقاله میکوشند تا به بررسی میزان اتکای مالی خلافت عباسی بر این منبع، و نیز نقش مصادره در مهار ثروت و به تبع آن قدرت در درون این دولت بپردازند.
خلاصه ماشینی:
"نقش مصادره در تðمین منابع مالی الف بدون شک افزایش عایدات ، یکی از مهم ترین دغدغه های اقتصادی حکومت ها در طول تاریخ بوده و به گفته مورخان ، اصلیترین منبع درآمد دولت ها را در ادوار مختلف خراج و انواع مالیات تشکیل میداده است ٣٣ و از ابتدای ظهور اسلام نیز تا قرن ها عمده ترین منبع عایدات خراج بود،٣٤ اما بنابر دلایلی از جمله آشفتگی سیاسی و مداخله سرداران ترک در امور حکومتی، و هم چنین مخارج سنگین نقل مکان از بغداد به سامرا در دوره واثق که اوضاع مالی خلافت را به وخامت رساند،٣٥ از قرن سوم هجری به بعد شاهد دگرگونیهایی به شرح زیر هستیم : ۱.
به نظر میرسد بخشی از این کسر بودجه حکومت ها از محل مصادرات تأمین میشده است ؛ مثلا در ذکر درآمدهای خلیفه هارون الرشید آمده است که وی به سال ١٦٣ه فقط از مصادره اموال محمد بن سلیمان بن علی بن عبدالله بن عباس ، حاکم درگذشته بصره ۳ میلیون دینار و ۶۰ میلیون درهم به دست آورد که مجموع آنها با احتساب دیناری ۱۵ درهم ، به حدود ۷ میلیون دینار میرسد که البته ، این مبلغ غیراز جواهر و املاک وی بود.
اگر ما به گزارش دیگران که برخلاف مسکویه نه ٢ میلیون دینار، که مبلغ مصادره اموال ابن ج ص اص را ٦٠ میلیون دینار٦٧ گزارش کرده اند، اعتماد نماییم ، کل درآمدهای مصادره ای دوره مقتدر به ٨١ میلیون دینار در بیست و چهار سال خواهد رسید؛ این رقم معادل سالی ٣ میلیون و ٣٧٥ هزار دینار است ، که به طور میانگین حدود ٢٣ درصد از درآمد سالانه دستگاه خلافت در دوره خلافت مقتدر را تشکیل ٦٦."