چکیده:
دلالت سیاقی دلالتی است که از سیاق کلام فهمیده میشود و لازمه کلام است ولی مستقیما در کلام گوینده بیان نمیشود. اقسام دلالت سیاقی عبارتند از: دلالت اشاره، دلالت ایماء یا تنبیه و دلالت اقتضاء. در خصوص جایگاه این دلالت که مفهوم یا منطوق است و یا خود شق سومی از دلالت است سه دیدگاه در بین اصولیون وجود دارد. عدهای این دلالت را مفهوم میدانند، گروهی آن را منطوق غیر صریح نامیدهاند و برخی از اصولیون نیز میگویند که این نوع دلالت درکنار دلالت مفهومی و دلالت منطوقی نوع سومی از دلالت میباشد.
خلاصه ماشینی:
"در کتاب عنایه الاصول فی الشرح کفایه الاصول آمده است ٣ دلالت های اقتضاء، تنبیه و اشاره از اقسام مفهوم هستند نه منطوق زیرا منطوق عبارت است از آنچه که به نطق میآید و لفظ در محل نطق برآن دلالت میکند در حالی که تعریف این دلالت های با منطوق هم خوانی ندارد و منطوق فقط یک قسم دارد و نمیتوان آن را تقسیم به منطوق صریح و غیر صریح نمود زیرا منطوق آن است که لفظ صریحا بر آن دلالت دارد و بر اساس این تعریف منطوق منحصر است به دلالت مطابقی و تضمنی نه غیر از آن .
دلالت های سیاقی قسم سومی از دلالت اند امروزه نظر غالب این است که دلالت سیاقی یعنی دلالت اشاره ، تنبیه و دلالت اقتضاء را نه میتوان مفهوم یعنی بین بالمعنی الاخص کلام دانست و نه میتوان منطوق یعمی معنای مستقیم کلام به شمار آورد.
علامه مظفر نیز میفرمایند دلالت مفهومی عبارت است از مدلول جمله ترکیبی که این مفهوم لازمه بین به معنی اخص برای منطوق کلام میباشد و منطوق نیز عبارت است از مدلول خود لفظ به دلالت مطابقی.
این اصولیون بیان کرده اند که مناسب ترین نام برای چنین دلالت هایی این است که به طور کلی آنها را دلالت سیاقی بنامیم ، تا در مقابل دلالت مفهومی و منطوقی قرار گیرد زیرا دلالت های سیاقی معناییاند که از کلام فهمیده میشوند نه مدلول مطابقی کلام اند که منطوق باشند و نه مدلول التزامی بین به معنی اخص که مفهوم باشند."