چکیده:
مطالعهی وضعیت خانوادگی و اجتماعی زنان زندانی در بند بانوان زندان اوین با هدف شناخت وضعیت خانوادگی و اجتماعی زنانی که متهم به قتل همسران خود بوده اند، با این پرسش اصلی آغاز شد که: «زنانی که مرتکب قبل شوهران خود شده اند دارای چه وضعیت خانوادگی و اجتماعی اند؟» روش: به رغم توصیفی بودن نوع مطالعه، پژوهشگر از سطح توصیف فراتر رفته و تلفیقی از روش های کمّی و کیفی را برای دریافت داده های مورد نظر برگزیده است. ابتدا با ایجاد رابطه ای حرفه ای - صمیمانه و نیز گذراندن مدتی طولانی با آنان، از طریق انجام مصاحبه های عمیق به صورت فردی و تشکیل جلسه های 6 نفرهی تمرکز بحث گروهی 1 (F.G.D)، گرفتن شرح حال کامل خانوادگی و همچنین اجرای پرسشنامه ای مبتنی بر وضعیت آنان، به جمع آوری داده های دست اول پرداخت سپس داده های مزبور با مدارک موجود در پرونده های آنان مقایسه گردید و نتایج زیر به دست آمد: یافته ها و نتایج: 5/47 درصد زنان مورد مطالعه، در دوران کودکی به انواع گوناگون مورد آزار قرار گرفته، خشونت های زیادی را در خانواده متحمل شده اند. 10 درصد آنان زیر سن 12 سال مجبور به ازدواج گردیده و در مجموع 5/77 درصد آنان زیر 18 سالگی ازدواج نموده و 2/62 درصد آنان به اجبار، تن به ازدواج داده اند. از این رو 5/42 درصد آنان دارای معشوقه بوده اند. 75 درصد از جمعیت مورد مطالعه، همواره از سوی شوهران، کتک خورده و 5/72 درصدشان در وضعیت اقتصادی نامناسب و در مناطق مسکونی جرم خیز به سر می بردند. میانگین اختلاف سنی با شوهران، 12 سال بوده است.
خلاصه ماشینی:
"وضعیت زندگی زنان متهم به قتل شوهر (رویکرد مددکاری اجتماعی ) ∗ دکتر حبیب آقابخشی مطالعه ی وضعیت خانوادگی و اجتماعی زنان زندانی در بند بانوان زندان اوین با هـدف شـناخت وضـعیت خانوادگی و اجتماعی زنانی که متهم به قتل همسران خود بوده اند، با این پرسش اصلی آغاز شد کـه : «زنـانی کـه مرتکب قتل شوهران خود شده اند دارای چه وضعیت خانوادگی و اجتماعی اند؟» روش : به رغم توصیفی بودن نوع مطالعه ، پژوهشگر از سطح توصیف فراتر رفته و تلفیقی از روش های کمی و کیفی را برای دریافت داده های مورد نظر برگزیده است .
پس از کسب مجوز برای انجام تحقیق ، کلیه ی زنانی که به جرم قتل عمـد و مـشارکت در آن محکوم به اعدام و یا حبس ابد بودند، شناسایی و از بین آنان بـا زنـانی کـه مـتهم بـه قتـل شوهران خود بودند به مدت ٦ ماه توسط خانم بیتـا طاهبـاز مـددکار اجتمـاعی ، فعالیـت هـای مددکاری اجتماعی فردی صورت گرفت و در پاره ای از موارد حمایت های مددکاری اجتمـاعی نیز انجام پذیرفت و از این طریق ، ایجاد رابطه ای حرفه ای - صمیمانه بین مـددکار اجتمـاعی و زنان زندانی به وجود آمد.
در ایران ، تا چند سال پیش خشونت خانوادگی بـه مفهـوم پدیـده ای اجتمـاعی و مخـرب ، مورد نظر نبود و خشونت علیه زنان به ویژه از سوی شوهران ، کم و بیش موضوعی عـادی تلقـی می شد و تنها موارد حاد خشونت های خانگی که آثار جسمی شـدیدی برجـای مـی گذاشـت در برخی از مطبوعات بازتاب می یافت و درباره ی آنها تحلیـل هـای فـردی و روانـشناختی صـورت می گرفت و به ساختار اجتماعی ، فرهنگی و وضعیت قوانین توجهی نمی شـد."