چکیده:
هدف از این پژوهش تبیین تاثیر دورههای آموزشهای ضمن خدمت بر توانمند سازی و بهرهوری مدیران و کارکنان اداره کل ورزش و جوانان فارس میباشد. روش پژوهش از نوع توصیفی - پیمایشی بوده و جامعه آماری پژوهش 320 نفر از مدیران و کارکنان اداره کل ورزش و جوانان در سطح استان میباشد که بر اساس جدول کرجسی و مورگان 175 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت گردآوری دادهها از سه پرسشنامه آموزشهای ضمن خدمت، توانمند سازی و بهره وری استفاده شد. تحلیل دادهها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی و از روش نرم افزارSPSS انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان میدهند که از بین مولفههای آموزش ضمن خدمت، ابعاد یادگیری و مهارتورزی توانایی پیشبینی قویتری برای توانمندسازی و ابعاد ذهنیت مثبت، دانش افزایی و مهارتورزی توانایی پیشبینی قویتری برای بهره وری را دارند. روی هم رفته، نتایج پژوهش نشان میدهند آموزش ضمن خدمت بر توانمند سازی و بهره وری جمعیت مورد مطالعه موثر بوده و با توجه به اهمیت مسئله توانمندسازی و بهره وری در ارتقای ورزش و جوانان پیشنهاد میشود توجهی بیشتر به آن مبذول گردد.
خلاصه ماشینی:
"یافته های پژوهش پرسش نخست : آیا برنامه های آموزش ضمن خدمت در احساس شایستگی کارکنان نقش داشته است ؟ بمنظور بررسی پرسش نخست ، ابتدا میانگین ارزش عددی شاخص های مربوط به ابعاد توانمندسازی برای هر یک از پاسخ دهندگان محاسبه و سپس از آزمون t تک نمونه ای جهت آزمون فرضیه های پژوهش استفاده شده که نتایج در جدول ١ ارایه شدهاست .
پرسش سوم: آیا برنامه های آموزش ضمن خدمت در احساس موثر بودن کارکنان نقش داشته است ؟ بمنظور برسی پرسش سوم، ابتدا میانگین ارزش عددی شاخص های مربوط به ابعاد توانمندسازی برای هر یک از پاسخ دهندگان محاسبه و سپس از آزمون t تک نمونه ای جهت آزمودن فرضیه های پژوهش استفاده شد.
پرسش چهارم: آیا برنامه های آموزش ضمن خدمت در احساس معنیدار بون شغل کارکنان نقش داشته است ؟ بمنظور بررسی پرسش چهارم، ابتدا میانگین ارزش عددی شاخص های مربوط به ابعاد توانمندسازی برای هر یک از پاسخ دهندگان محاسبه و سپس از آزمون t تک نمونه ای برای آزمودن فرضیه های پژوهش استفاده شد.
بحث و نتیجه گیری این مطالعه در دوازده پرسش تأثیر آموزشهای ضمن خدمت (کوتاه مدت) بر توانمندسازی و بهرهوری کارکنان اداره کل ورزش و جوانان فارس را در یازده بعد (احساس شایستگی، احساس استقلال، احساس مؤثر بودن، احساس معنیدار بودن شغل ، احساس اعتماد میان همکاران، توان و آمادگی کاری، وضوح یا ادراک نقش و شناخت شغل ، حمایت سازمانی، تمایل و انگیزش، ارزیابی (بازخورد)، محیط (سازگاری محیطی) مورد بررسی و سنجش قرار داده است ."