چکیده:
اوقات فراغت، فعالیتی است که اعضای جامعه از اجبارهای محیط کار و الزامات زندگی، از طریق آن استعدادهای خود را توسعه بخشیده، شخصیت خود را گسترش می دهند. با توجه به نتایج سرشماری سال 3109 ، نزدیک به 20 درصد از جمعیت کشور در مناطق روستایی زندگی می کنند و عمده ی آنها را کودکان و نوجوانان و جوانان تشکیل می دهند و اگر به نیازهای فراغتی آنها پاسخ داده نشود و برنامه ریزی صورت نگیرد در آینده ای نه چندان دور موجب مهاجرت این گروهای سنی به نقاط شهری شده و باعث می شود که روستا از نیروی کار فعال محروم شود و نتیجه ی کلی آن عقب ماندگی نقاط روستایی نسبت به نقاط شهری می باشد. در این تحقیق، رابطه میان متغیرهای جنسیت، نزدیکی محل زندگی به شهر، طبقه اجتماعی و رضایت فرد با میزان گذران اوقات فراغتشان مورد ارزیابی قرار گرفت. روش تحقیق، به صورت پیمایشی بوده که از طریق ابزار پرسشنامه خود ساخته تکمیل گردیده است. جامعه آماری (دهستان سیگار) 39909 نفر جمعیت دارد که به تعداد 122 نفر پرسشنامه توزیع شده است. برای آزمون متغیرهای مورد نظر از نرم افزار آماری spss و آزمون آماره t و رگرسیون استفاده شده است. نتایج به دست آمده از آزمون فرضیات نشان می دهد که بین میزان گذران اوقات فراغت مردان و زنان تفاوت معناداری وجود دارد. میزان رضایت از گذران اوقات فراغت بر میزان گذران اوقات فراغت اثر مثبت دارد. همچنین روستاییانی که به شهر نزدیک تر هستند فعالیت های اوقات فراغت بیشتری دارند و نیز طبقه اجتماعی فرد اثر مثبتی بر میزان گذران اوقات فراغت دارد.
خلاصه ماشینی:
با توجه به نتایج سرشماری سال ١٣٩٠، نزدیک به ٢٩ درصد از جمعیت کشور در مناطق روستایی زندگی می کنند و عمده ی آنها را کودکان و نوجوانان و جوانان تشکیل می دهند و اگر به نیازهای فراغتی آنها پاسخ داده نشود و برنامه ریزی صورت نگیرد در آینده ای نه چندان دور موجب مهاجرت این گروهای سنی به نقاط شهری شده و باعث می شود که روستا از نیروی کار فعال محروم شود و نتیجه ی کلی آن عقب ماندگی نقاط روستایی نسبت به نقاط شهری می باشد.
با توجه به نتایج سرشماری سال ١٣٩٠، نزدیک به ٢٩ درصد از جمعیت کشور، روستایی هستند و عمده ی آنها را کودکان و نوجوانان و جوانان تشکیل می دهند و اگر به نیازهای فراغتی آنها پاسخ داده نشود و برنامه ریزی صورت نگیرد در آینده ای نه چندان دور موجب مهاجرت این گروهای سنی به نقاط شهری شده و باعث می شو د که روستا از نیروی کار فعال محروم شود و نتیجه ی کلی آن عقب ماندگی نقاط روستایی نسبت به نقاط شهری می باشد.
با توجه به اینکه عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در نحوه ی گذران اوقات فراغت در جوامع شهری و روستایی تاثیر بسزایی / دارند که این مولفه ها باعث شده است که جوامع شهری از امکانات و تجهیزات فرهنگی و هنری و ورزشی بالایی برخوردار باشند که توسط نهادها و ادارات مختلف اداره می شوند و برعکس ، این گونه امکانات و فضاهای گذران اوقات فراغت در مناطق روستایی وجود ندارد که همچنین هیچ گونه نهاد یا سازمان خاصی در این زمینه در مناطق روستایی وجود ندارد که برای رفع مشکلات فراغتی برنامه ریزی کند (موظف رستمی، ١٣٨٠: ١١٠).