چکیده:
تحلیــل گفتمــان انتقــادی یکــی از رویکردهــای تحلیــل گفتمــان اســت کــه درآن باارتقابخشیدن تحلیل متن از سطح توصیف به سطح تبیین و با دخالت دادن عـواملی همچون ایدئولوژی ، قدرت ، تاریخ و... به تفسیر متون پرداخته می شود. نورمن فرکلاف یکی از صـاحب نظـران برجسـته در حـوزة تحلیـل گفتمـان انتقـادی اسـت . بـه بـاور تحلیلگران گفتمان انتقادی ، متون ادبی نیز ماننـد دیگـر متـون در خـدمت ارتبـاط انـد. ازاین رو، آن ها را نیز می توان با نگرش و روش انتقـادی تحلیـل کـرد. در ایـن مقالـه کوشش شده اسـت داسـتان کوتـاه «نـاخلف » از مجموعـه داسـتان سـانتاماریا، نوشـته سیّدمهدی شجاعی ، باتوجّه به رویکرد فرکلاف در سه بخش توصیف ، تبیین و تفسـیر بازخوانی شود.
خلاصه ماشینی:
"به هرروی ، جواد در این داستان نه تنها ناخلف نیست ، بلکه فرزندی است که حتی وقتی پدرش دستگیر می شود، با تمام آزارهایی که از او دیده ، بازهم به ملاقاتش می رود؛ اما پدر دست از شرارت برنمی دارد و به او می گوید: «گورتو گم می کنی یا نه ؟» (همان ، ص ٣٩٠) ب ) گفتمان تقابلی داستان : داستان «ناخلف »، در مرحلۀ توصیف متن ، نشان دهندة گفتمانی دوگانه و تقابلی است ؛ تقابلی که در یک سوی آن پدری ساواکی هست و درسوی دیگر پسری مبارز به همراه دوستان خود و روحانی محل .
ntertextual نقش زبان در پیشبرد ماجرا چیست ؟ ٢) چه نوعی (انواعی ) از گفتمان مورد استفاده خواهد بود و، در نتیجه ، کدامین قواعد و نظام و اصول در زمینۀ نظام آوایی ، دستور، انسجام جمله ای ، واژگان ، نظام های معنایی یا کاربردی و چارچوب ها به کار گرفته می شود؟ ( فرکلاف ، ص ٢٤٤) ٤ـ٢ـ١ـ ماجرای داستان و مشارکان گفتمان در تفسیر داستان «ناخلف » باید گفت شجاعی تمام تلاش خود را صرف روایت ماجرایی می کند که به نوعی نمایانگر گفتمان اجتماعی و سیاسی آن دوران است ؛ این داستان زندگی مردم را دراوایل انقلاب اسلامی (١٣٥٧-١٣٥٨) به تصویر می کشد."