چکیده:
هدف از این مقاله، الگوسازی عوامل مؤثر بر ارزش افزوده بخش صنعت ایران در بلندمدت است. به این منظور از الگوی همجمعی یوهانسن جوسلیوس بهره گرفته شده است. دامنه دادههای مورد استفاده سالهای 1352 تا 1393 است. در تهیه دادهها از آمار سری زمانی بانک مرکزی، نماگرهای اقتصادی بانک مرکزی و نتایج آمارگیری کارگاههای صنعتی مرکز آمار ایران استفاده شده است. براساس نتایج برآورد مدل، افزایش یک درصدی در سرمایهگذاری با ضریب 27/0، درآمدهای نفتی با ضریب 14/0، نرخ ارز حقیقی با ضریب 13/0 و کالاهای سرمایهای وارداتی بهعنوان منبع واردات فناوری با ضریب حدود 12/0 بر ارزش افزوده بخش صنعت تأثیرگذارند. روند رشد بالقوه بخش صنعت و معدن که نشانگر ظرفیتهای این بخش است، از سالهای ابتدایی میانی دهه 1380 رو به کاهش بوده است. کاهش سرمایهگذاری در بخش صنعت و معدن، کاهش درآمدهای نفتی، ترکیبی از سیاستهای نامناسب ارزی، تحریمهای اقتصادی و کاهش دسترسی به ماشینآلات و تجهیزات بهروز از طریق بازارهای بینالمللی سبب شد تا در نهایت توان بالقوه و رشد صنعتی در ایران کاهش یابد.
The paper aims to model Factors Determining Value-Added in Iran's Industry and mine sector. In doing so، we have drawn on a VECM approach to estimate long-run coefficients، using the data spanning 1977 to 2014. To collect data، Central Bank's statistics، economic indices، and data obtained from Statistical Centre of Iran have been utilized. The manufacturing sector has a key role in the process of developing countries. Because of relative importance of technical knowledge in this sector، production as well as the forward and backward linkages with other sectors of the economy is considered by experts and economic policymakers.
The findings show that potential growth in manufacturing sector in Iran has experienced a declining trend since 2001.in sum، factors such as The decreased investment in Industry and mine sector، inappropriate policy on exchange rate، economic sanctions، and lake of motivations to invest in manufacturing sector، and the lake of access to modern foreign capital machinery and equipments have played a dominant role in declining economic growth in Iranian manufacturing sector.
خلاصه ماشینی:
مقایسه این روند با نمودار ١که براساس قیمت های جاری محاسبه شده است ، نشان میدهد که بخش صنعت و معدن بر حسب مقادیر حقیقی سهم بیشتری از کالاهاو خدمات را در اقتصاد ایران تولید کرده است .
با توجه به این موارد به ویژه تأثیر درآمدهای نفتی در رشد صنعتی،می توان به الگویی اشاره کرد که صالحی اصفهانی، محدث و پسران (٢٠١٣) معرفی کردند که در آن تأثیر شوکهای نفتی بر بخش های مختلف اقتصاد ایران ، ازجمله تولید الگوسازی شده است .
در مطالعات داخلی عواملی همچون نرخ ارز حقیقی، سرمایه گذاری صنعتی و سیاست های دولت از جمله مالی و پولی به عنوان عوامل مؤثر بر ارزش افزوده این بخش در نظر گرفته شده است .
دراکثر این مطالعات ، به غیر از عوامل معمول مانند سیاست ارزی و سرمایه گذاری، توجه زیادی به اهمیت دانش و نوآوری و نیز نقش نهادها در رشد ارزش افزوده به ویژه در بخش صنعت کشورها شده است .
نتایج برآورد رابطه بلندمدت بین ارزش افزوده بخش صنعت و معدن و متغیرهای اثرگذار بر آن نام متغیر LOG(VAA) LOG(OIL) LOG(E*PUS/P) LOG(CAP/OIL) LOG(I) @TREND(42) C ضریب 1 -0/146056 -0/134583 -0/118604 -0/046095 -4/551603 نسبت t - [-2.
با توجه به نتایج برآورد مدل در جدول بالا ملاحظه می شود که ضریب صادرات نفتی ٠/١٤به دست آمده است ، به این معنا که با افزایش ١٠٠ درصدی درآمدهای نفتی در بلندمدت ، ارزش افزوده بخش صنعت و معدن ١٤درصد رشدمی کند.