چکیده:
ولایت تکوینی از مهم ترین شئون اهل بیت علیهم السلام به شمار می رود. برخی از معاصران توانایی مخلوقات برتصرف در امور تکوینی را منکر شده و آن را مستلزم غلو و خروج از دایره توحید برشمرده اند. در مقابل،گروه قابل توجهی از اندیشمندان آن را پذیرفته و مستلزم محذور شرک و غلو نمی دانند. همچنین گروهی اینولایت را حداقلی و برخی آن را حداکثری و به معنای تدبیر کل عالم تفسیر کرده اند. در این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی و گردآوری کتابخانه ای، ضمن ذکر دلایل هر کدام از اقوال سه گانه مذکور، به بررسی و نقدآنها پرداخته شده است. مقاله معتقد است: شان ولایت تکوینی به معنای تصرف فی الجمله در جهان هستی،واقعیتی است که در راستای توحید افعالی قابل تفسیر و پذیرش می باشد و از طرق متعدد نقلی به اثبات رسیده است. با این حال، فراتر از مقام ثبوت و امکان، حداکثری بودن این تصرف به این معنا که اهل بیت متصدی خلق و رزق عالم هستی باشند به اثبات نرسیده است.
خلاصه ماشینی:
اگرچه در بحث ولایت تشریعی اهل بیت(غیر از پیامبر) اختلافاتی در میان متکلمان به چشممی آید، ولیکن در مورد شأن تکوینی اهل بیت علیهم السلام، ذکراجمالی و یا مفصل کرامات و خوارق عادت آنان از بسامدبالایی در کتب روایی، تاریخی و کلامی برخوردار بوده ونشان از آن دارد که قدرت تصرف تکوینی آنها به عنوانیک اصل و امری بدیهی مطرح بوده است.
در برخی از آثار نیز به بررسی قلمرو ولایتتکوینی اهل بیت پرداخته شده است که از جمله می توانبه ولایت تکوینی و ولایت تشریعی، تألیف آیت الله صافیگلپایگانی؛ الولایة التکوینیة لآل محمد فی قوس الصعود والنزول، نوشته سیدعلی عاشور؛ ولاءها و ولایت ها، اثرشهید مطهری اشاره کرد.
اما دسته دوم کسانی هستند کهاصل علیت را در نظام آفرینش و جهان طبیعتپذیرفته اند، ولکن معتقدند: پذیرش نقش فاعلی برای امامدر مورد خوارق عادات به این معنا که امام حقیقتاایجادکننده و به وجودآورنده آن باشد، مستلزم غلو وتفویض باطل و شرک است، و پذیرفتنی نیست.
دلایل: مهم ترین استدلال این گروه در راه اثبات مدعایخویش، احادیث خاصی است که در آنها نه فقط خرقعادتی محدود، بلکه تدبیر کل عالم هستی (ولایت برتکوین) به تبع اذن خداوند به اهل بیت واگذار شده است،به طوری که می توان آنها را محیی، ممیت، خالق و رزاقنامید.
ادله: این گروه همانند اعتقاد قبلی، اصل تصرف تکوینیتوسط مخلوقات و از جمله اهل بیت را نه تنها امری ممکنو غیرمنافی با توحید می دانند، بلکه آن را امر اثبات شدهمی دانند که توسط روایات بی شمار تأیید شده است.