چکیده:
مردم لرستان قرنها پیش ، مذهب تشیع را از روی صفای باطن پذیرفته و نسـبت به آن، اعتقادی راسخ داشته اند. حتی حکمرانان این منطقه نیز از قریب بـه هـزار سال پیش ، شیعه مذهب بوده و برخی از آنان چون اتابکان لر کوچک که از حـدود ٥٧٠ تــا ١٠٠٦ هجــری بــر لرســتان حکومــت داشــته انــد، خــود را از نســل عباسبن علی (ع) می دانسته اند. علاقة مردم لرستان به اهل بیـت عصـمت و طهـارت، به ویژه امام حسین (ع) و عباسبن علی (ع) چنـان عمیـق اسـت کـه در فرهنـگ و ادب آنان، جلوة تمام و کمال یافته است . در ایـن جسـتار بـر آنـیم تـا «شـعر عاشـورایی فارسی لرستان» را به عنوان نمودی از فرهنگ عاشورایی در ادبیات این سـامان، بـه اجمال بررسی کنیم . مهم ترین نتیجة تحقیق آن اسـت کـه محـرم، عاشـورا و امـام حسین (ع) در گونه های مختلف شعر این استان، از جمله شـعر فارسـی آن، جلـوهای چشمگیر و پرمعنا دارد و این جلوه تا جایی است که به رغم شـفاهی بـودن ادبیـات این سرزمین ، حتی در میان آثار و اشعار محدود ثبت شدة موجود نیـز تامـل برانگیـز است . این نکته علاوه بر اینکـه ارادت مـردم لرسـتان را بـه خانـدان رسـالت نشـان می دهد، از تمایل آنان به صفاتی چون مردانگی ، شرافت و آزادگی حکایت می کنـد؛ خصوصیاتی که صحنة کربلا، بارزترین تجلی گاهشان به حساب می آید. دیگـر آنکـه شعر عاشورایی فارسی لرستان، در چهار دسته قابل طبقه بندی و بررسی است و سه دیگر آنکه اینگونه اشعار در ادبیات لرستان دامنـه ای گسـترده دارد و از کهـن تـرین سرودههای ادیبان لرستانی تا آثار شاعران امروز این دیار را در برمی گیرد.
خلاصه ماشینی:
با این حال چنین مضـامینی در دورههـای نخسـتین شـعر لرسـتان، محدود و اندک به نظر می رسد و البته این مسئله را می توان اولا ناشی از این دانست کـه آثار زیادی از شاعران آن دوران به دست ما نرسیده اسـت و ثانیـا طبـق برخـی از منـابع مانند «تبصرهالعوام » و «النقض »، بیشتر ساکنان لرستان را در قرون اولیه هجـری، پیـروان مذهب شافعی و فرقه های مشبهه و مجسمه تشکیل مـی دادهانـد (صـفا، ١٣٦٣: ١٤٣-١٤٥ و ١٥٦)؛ ثالثا تا روزگار معزالدوله دیلمی ، ذکر مصیبت و سرودن مـدح و مرثیـه بـرای امـام حسین (ع) و شهیدان کربلا تقریبا در هیچ جای ایـران بـه صـورت رسـمی و فراگیـر رواج نداشته است و برای نخستین بار در سال ٣٥٢ هجری، دستور عـزاداری و سـوگواری روز عاشورا از سوی معزالدولة دیلمی صادر شد و او بود کـه شـاعران را بـه مرثیـه سـرایی در تعزیت مصیبت کربلا واداشت (پیرنیا، ١٣٨٣: ٣٩٨).