چکیده:
شیوه برخورد پیشوایان دین با مسائل گوناگون، گفتمانی اصیل در میان جامعه بشری و الگویی برای پایبندان به آموزه های دینی است. آموزه ها و معارف دینی را می توان با نگاهی تشکیکی به سطح عالی و سطح عمومی، تقسیم کرد و با توجه به نوع برخورد اهل بیت‰ با هر یک از این دو سطح، جایگاه آن دو را در نظام آموزشی بازشناخت. از رهگذر این شناخت، دغدغه ای دیرین درباره نوع رفتار با معارف روشن می شود و دستاویزهای مطرح در سطح اندیشه های نحله های گوناگون سنجیده می شود. بر این اساس، نگاشته پیش رو بر آن است تا با رویکردی تحلیلی، گامی در تبیین جایگاه اسرار و اندیشه های مکتوم پیشوایان شیعه در منظومه انتقال معارف و آموزه های دینی برداشته و به این وسیله، افزون بر تثبیت محوریت این گفتار، نقش و وظیفه نخبگان و سایر افراد جامعه اسلامی و نوع تنگناهای موجود برای ائمه اطهار‰ در این عرصه را به گونه ای تطبیقی آشکار نماید.
خلاصه ماشینی:
"قرآن و مسئله سر قرآن کنش و واکنشهای انسانی (یوسف:77) را به دو نوع پنهان و آشکار (سر و علانیه) تقسیم میکند و گونههایی از رفتار مخفی همانند انفاق نهانی، 1 را مورد تشویق قرار میدهد و وجود امری مستور برای خدا را به شدت نفی میکند 2 و تمامی آنچه را نسبت به دیگران نهان است برای خداوند آشکار و روشن میداند: «قل أنزله الذی یعلم السر فی السماوات و الأرض إنه کان غفورا رحیما» (فرقان:6)، «یعلم ما فی السماوات و الأرض و یعلم ما تسرون و ما تعلنون و الله علیم بذات الصدور» (تغابن:4) و این آگاهی را گاه به رسولان الهی (فرشتگان) نیز سرایت میدهد.
همچنین محمد بن نعمان معروف به مؤمن طاق از امام باقر( نقل میکند: خدا در قرآن گروهی را به دلیل اذاعه و نشر سرزنش کرده است؛ آنگاه حضرت آیه 83 نساء «و إذا جاءهم أمر من الأمن أو الخوف أذاعوا به» را قرائت فرمود و انتشار دهنده اسرار اهلبیت( را همانند بردارنده سلاح بر علیه ایشان دانست (ابنشعبه حرانی، 1404، ص308) در روایات متعددی مستندات قرآنی مسئله کتمان سر تبیین گردیده است.
از این روایت که خود گویای یکی از اسرار اهلبیت( و بیانگر ولایت تکوینی ایشان است، افزون بر روشن کردن گونهای از اسرار، نشان میدهد معلی با وجود آنکه از اصحاب سر ائمه بوده است، از کسانی نبوده که به کتمان و رازداری بپردازد و بروز این گونه مطالب، زمینه قتل یا زندانی شدن را فراهم میکرده است."