چکیده:
استجابت دعا یکی از اقسام ذکر شده برای معجزات است که به وسیله آن راستی مدعی نبوت و امامت اثبات می شود موارد استجابت دعا مختلف است؛زیرا دعا گاهی از راه خارق العاده ای محقق می شود و گاهی از راهی که خارق العاده بودن آن ثابت نشده است.حکم به اعجاز،در کلام متکلمان شامل هر دو قسم می شود؛در حالی که معجزه دانستن هر دو قسم با اشکال هایی روبه رو است.همراه نبودن با ادعا و نداشتن تحدّی،اشکال های فراگیری است که برخی را واداشته است تا استجابت دعا را نوعی کرامت بدانند.در جایی که دعا از راه عادی اجابت می شود و یا خارق العاده بودن آن مشکوک است،اشکال اساسی دیگری نیز آشکار می شود؛زیرا نبودن قید خارق العاده در این گونه موارد با معجزه دانستن آن ناسازگار است.مقاله پیش رو در پی پاسخ به اشکالات اعجاز دانستن دعای مستجاب است و بیان می کند که قبول اعجاز در قسم دوم متوقف بر ارائه تعریف جدیدی از معجزه است؛تعریفی که حقیقت معجزه را به وجود سبب قاهر و اراده غالب الهی بداند و امر عادی نیز هنگامی که دارای این حقیقت و شرایط ذکر شده دیگر باشد،حکم به اعجاز آن می شود.
خلاصه ماشینی:
"و دعای آنان گاه مضمون امری خـارقالعـاده بـود کـه اسـباب عـادی، از تحقـق آن نـاتوان بودند؛ مانند آنکه توفانی در می گرفت ، مائدهای از آسمان نازل می گشت و یا شتری از کـوه در می آمد و وقوع آن در خارج، این پرسش را برای دیگران به وجـود مـی آورد کـه آیـا ایـن نیـز معجزهای از معجزات گوناگون پیامبر است تا گواه بر صدق مدعی به شمار آید و یـا آنکـه تنهـا کرامتی است دال بر فضیلت مدعی ؟ ولی در پارهای از اوقات، نه تنها مضمون دعا امری خارقالعاده نبود، بلکـه اسـباب طبیعـی و عادی نیز در تحقق آن نقش داشتند؛ مانند آنکه با دعای پیامبری حکومتی فرو می پاشید، کسـی را شیری می بلعید و دیگری عالم در دین می شد و به هنگـام اسـتجابت دعـا، ایـن پرسـش پـیش می آمد که آیا این قسم نیز باز معجزهای از سوی مدعی آن است و چگونه معجزهای است ؟ اهمیت این موضوع در برخورد با کلام متکلمان آشکار می شود؛ زیـرا مـوارد گونـاگونی از اجابت دعا به عنوان معجزه پیامبر ذکر شده است و در میان متکلمان امامیه نیز اسـتجابت دعـا را قسـمی از اقسـام معجـزه برشـمردهانـد و در ذکـر اثبـات امامـت امامـان معصـومg بـه مـوارد گوناگونی از این دست استناد کردهاند؛ حتی معجزه امام، استجابت دعا ذکر شده است ."