چکیده:
این پژوهش برآن است تا به بررسی و نقد پژوهشهای پروفسور جین دمن مک اولیف پیرامون قرآن و تفاسیر آن بپردازد. وی که از قرآن پژوهان بنام و مشهور غربی است، در آثار مختلف خود به تفسیر قرآن پرداخته است. او قرآن کریم را از حیث متنی، کتابی قدرتمند و تاثیرگذار، ولی از حیث سندی دارای اشکالاتی میداند؛ از آن جمله: عدم جمع قرآن در زمان حیات پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و موقوف بودن اعتبار قرآن بر احادیث. این دو اشکال مخالف دلایل قطعی است و قرآن در زمان حیات پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم تدوین شده و به علت نقل متواتر از اعتبار کامل برخوردار است. مک اولیف تاریخ تفسیر قرآن کریم را به سه دوره تکوین،کلاسیک و مدرن تقسیم نموده است. عمدهترین اشکال وی در این تحلیل آن است که در معرفی مهمترین مفسران دوره صحابه از نام حضرت علی علیه السلام غفلت ورزیده است و اعتبار تفسیر را منحصر درحدیث دانسته است. او تفسیر دوران مدرن را تداوم همان دوره کلاسیک البته توام با تغییراتی میداند که ظهور صداهای تفسیری جدید از مهمترین مشخصات آن است. این مستشرق مشهور در زمینه معرفی علوم تفسیری از رهگذر مقایسه دو کتاب معروف «البرهان» و « الاتقان» تلاش نموده است اطلاعات سودمندی به دست دهد.
خلاصه ماشینی:
بر این اساس سؤالات این تحقیق عبارت است از: ١ـ نگاه مک اولیف به قرآن کریم چگونه است ؟ ٢ـ تفسیر قرآن از حیث تاریخی دارای چه ویژگیهایی است ؟ ٣ـ رویکردهای تفسیری با چه کیفیتی در آثار وی مورد بررسی قرار گرفته اند؟ ٤ـ کیفیت بررسی علوم تفسیری از دیدگاه مک اولیف چگونه است ؟ هرچند برخی آثار محقق مذکور پـیش از ایـن مـورد بررسـی قـرار گرفتـه اسـت ، لکـن پژوهشی که نگاه کلی و جامع تری نسبت بـه پژوهش هـای وی داشـته باشـد پـیش از ایـن صورت نگرفته و برای نخستین بار است که مطالعات تفسیری پروفسـور مـک اولیـف ،بـدین شکل مورد بررسی و نقد قرار میگیرد.
وی با طرح این مطالب و به دلیل وجود ابهامات و مشکلاتی چون جعل ـ کـه خـود دلایل مختلفی دارد ـ فرایند رسمی سازی متن قرآن را حداقل از منظر دانشمندان غربی زیـر سؤال میبرد: «محققان غربی، مانند افرادی که مورد بحث قرار گرفتند، به وسیله اتخاذ فهـم رسمی اسلامی از حدیث ، مباحث رسمیسازی قـرآن و تفسـیر اولیـه آن را بـا سـؤال مواجـه ساخته اند...
ایـن مطلبـی اسـت که همواره مورد توجه دانشمندان اسلامی بوده و در دفاع از حقانیت و درسـتی قـرآن بـدان اسـتناد جسته اند؛ برای مثال ، شیخ طوسی در «التبیان » ذیل آیه ٢٣ سوره بقره مینویسد: «در این آیه احتجاجی از جانب خدای متعال به نفع پیامبرش محمد و علیه مشرکان عرب و منافقان و همه کافران اعم از اهل کتاب و غیر آنان است ؛ زیرا او در نهایت فصاحت و در اوج بلاغت ، مردم عاقل و صاحب خرد را خطـاب قـرار داده ...