چکیده:
چکیدهنظریة فرهنگ که متکفل پاسخ به مسائلی همچون چیستی فرهنگ (ماهیت فرهنگ)، چگونگی ایجاد، تثبیت، بسط و تغییر فرهنگ، تبیین مولفههای بنیادین و سطحی فرهنگ و آثار و پیامدهای اجتماعی فرهنگ است، یکی از بنیادیترین اصول موضوعة دانش خطمشیگذاری فرهنگ را شکل میدهد. برایناساس پذیرفتن هریک از نظریات فرهنگ موجود، ظرفیتهای خاصی را در حوزة خطمشیگذاری فرهنگ فعال ساخته، طرح برخی مسائل و نظریات را ممکن و برخی دیگر را ناممکن میگرداند. نظریة فرهنگ دورکیم، یکی از مهمترین نظریات کلاسیک در زمینة فرهنگ است که تاثیراتی جدی بر نظریات پس از خود گذاشته است. این مقاله در پی آن است تا با بهرهگیری از علم روششناسی بنیادین، اقتضائات و دلالتهایی را که پذیرفتن (مبنا قرار دادن) نظریة فرهنگ دورکیم، در علم خطمشیگذاری فرهنگ به دنبال خواهد داشت، بیان کند. برای نمونه، بر پایة نظریة فرهنگ دورکیم، حاکمیت امکان استقرار فرهنگ دلخواه خود در جامعه را ندارد، بلکه تنها میتواند از طریق خطمشیگذاری فرهنگ بر سرعت استقرار فرهنگ متناسب با شرایط اجتماعی جامعه بیفزاید و یا عیوب و امراض آن را درمان کند. در این دیدگاه، مسئلة فرهنگی از مقایسة وضعیت جامعه با متوسط وضعیت جوامعی که از حیث رشدیافتگی همسطح آن هستند، ادراک میشود.
خلاصه ماشینی:
"در جدول ذیل، دو رویکرد مزبور با یکدیگر مقایسه شدهاند: خطمشیگذاری فرهنگ بر اساس نظریه فرهنگ دورکیم خطمشیگذاری فرهنگ مبتنی بر نظریه فرهنگ صدرایی معنای خطمشیگذاری فرهنگ اقدامات حاکمیت که منجر به ایجاد، تثبیت و یا تغییر آگاهیهای مشترک و احساسات مشترک افراد جامعه (وجدان جمعی) میشود اقدامات حاکمیت که تسهیلگر و زمینهساز ایجاد، تثبیت یا تقویت دلبستگی افراد جامعه نسبت به یک معنا یا یک نظام معنایی است و نیز اقداماتی که رویگردانی و سست کردن ارتباط آنان با یک معنا یا یک نظام معنایی را دنبال میکند امکان خطمشیگذاری فرهنگ دولت در حد اصلاحات جزئی و زدودن امراض از فرهنگ جامعه، امکان اثرگذاری دارد دولت میتواند زمینهساز و تسهیلگر شکلگیری، رشد، تضعیف و انحطاط یک فرهنگ باشد اهداف خطمشیگذاری فرهنگ کمک به تحقق کامل و سالم فرهنگ متناسب با شرایط اجتماعی جامعه (نه هر فرهنگی) تحقق، تثبیت و تعالی فرهنگ حق در جامعه رویکرد خطمشیگذاری فرهنگ محافظهکارانه (حفظ ثبات جامعه از طرق محافظت از وجدان جمعی) تعالیجویانه (بسط و تعمیق فرهنگ حق در جامعه؛، ولو آنکه نظم موجود را دگرگون سازد) ضرورت خطمشیگذاری فرهنگ فرهنگ متناسب با شرایط اجتماعی به صورت خودکار تحقق خواهد یافت؛ دولت با مداخلات خود میتواند این فرایند را تسریع بخشد سعادت دنیوی و اخروی افراد جامعه (چه به صورت فردی و چه جمعی) در گرو تحقق فرهنگ حق در آن جامعه است."