چکیده:
هﺪف اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﺮرﺳﯽ ﺗﺎﺛﯿﺮ آﻣﻮزش ﻣﻬﺎرت ﻫﺎی ﻓﺮاﺷﻨﺎﺧﺘﯽ ﺑﺮ ﺟﻠﻮﮔﯿﺮی از ﻋﻘﺎﯾﺪ وﺳﻮﺳﻪ اﻧﮕﯿﺰ و ﺗﻨﻈﯿﻢ ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ ﻫﯿﺠﺎن درﻋﺪم ﺑﺎزﮔﺸﺖ ﺑﻪ ﻣﺼﺮف ﻣﻮاد اﻓﺮاد ﻣﻌﺘﺎد اﺳﺖ. ﺑﻪ اﯾﻦ ﻣﻨﻈﻮر از روش ﻧﻤﻮﻧﻪ ﮔﯿﺮی دردﺳﺘﺮس ﺑﺮای اﻧﺘﺨﺎب ﻧﻤﻮﻧﻪ اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ. ﺑ اﯾﻦ ﺻﻮرت ﮐﻪ 60 ﻧﻔﺮ از اﻓﺮاد ﻣﺮاﺟﻌﻪ ﮐﻨﻨﺪه ﺑﻪ ﻣﺮاﮐﺰ ﺗﺮک اﻋﺘﯿﺎد ﺷﻬﺮ ﺗﻬﺮان (30 ﻧﻔﺮ از اﻓﺮاد ﻣﻌﺘﺎد و 30 ﻧﻔﺮ ﻫﻢ از ﻫﻤﺮاﻫﺎن ﺳﺎﻟﻢ آﻧﻬﺎ)، ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻧﻤﻮﻧﻪ اﻧﺘﺨﺎب ﺷﺪه و ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﻃﻮر ﺗﺼﺎدﻓﯽ در دو ﮔﺮوه (ﮔﺮوه ﮐﻨﺘﺮل وﮔﺮوه آزﻣﺎﯾﺶ) ﺟﺎﮔﺬاری ﺷﺪ. به ﻣ ﻈﻮر اﻧﺪازه ﮔﯿﺮی ﻣﺘﻐﯿﺮﻫﺎی ﻣﻮرد ﻧﻈﺮ از ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﻫﺎی ﻋﻘﺎﯾﺪ وﺳﻮﺳﻪ اﻧﮕﯿﺰ و ﺗﻨﻈﯿﻢ ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ ﻫﯿﺠﺎن اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ. ﺑﺮای ﺗﺠﺰﯾﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ داده ﻫﺎ از روش ﺗﺤﻠﯿﻞ ﮐﻮوارﯾﺎﻧﺲ اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ. در اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺳﻄﺢ ﻣﻌﻨﯽ داری p<0/05 اﺳﺖ. ﺑﺮاﺳﺎس ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺣﺎﺻﻞ از ﺗﺤﻠﯿﻞ ﮐﻮوارﯾﺎﻧﺲ، ﺑﯿﻦ ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ﻧﻤﺮه ﻫﺎی ﭘﺲ آزﻣﻮن ﮔﺮوه آزﻣﺎﯾﺶ )ﻣﻬﺎرت ﻫﺎی ﻓﺮاﺷﻨﺎﺧﺘﯽ( و ﮐﻨﺘﺮل در عقاید وسوسه انگیز و تنظیم شناختی هیجان تفاوت معناداری وجود دارد.
خلاصه ماشینی:
"مارلات و گوردن در مدل شناختی و رفتاری پیشگری از بازگشت به اعتیاد مطرح کرده اند که درمانجو هنگامی که در موقعیتی پر خطر قرار می گیرد در صورت فقدان پاسخ های مقابله ای مناسب احساس خودکارآمدی وی کاهش یافته و انتظارات مثبتی در زمینه اثرات مصرف مواد در موقعیت شکل می گیرد که این وضعیت منجر به پاسخ به وسوسه ها، لغزش و سپس بازگشت می شود.
وجود این مسائل سبب گردید تا پژوهش فوق براساس هدف اصلی بررسی تاثیر آموزش مهارت های فراشناختی بر جلوگیری از عقاید وسوسه انگیز و تنظیم شناختی هیجان در افراد در حال ترک مواد مخدر شهر تهران طراحی و اجرا گردد.
- این پژوهش به منظور تأمین شواهد اولیه از اثربخشی استفاده از درمان فراشناختی بر عقاید وسوسه انگیز و تنظیم هیجان افراد معتاد در بازگشت به مصرف مواد مخدر صورت گرفت ؛ بنابراین پژوهش های بیشتر و وسیع تر به منظور تکرار این تحقیق و تعیین ثبات آثار آن این برنامه لازم و ضروری به نظر می رسد.
پیشنهادهای کاربردی پژوهش - براساس فرضیه اول و دوم پژوهش به این نتیجه دست یافتیم که درمان فراشناختی بر عقاید وسوسه انگیز و تنظیم هیجان افراد معتاد در بازگشت به مصرف مواد مخدر تأثیر معنادار دارد، بنابراین به کلیه روانشناسان ، روان پزشکان و متخصصان مربوطه پیشنهاد می شود که از این برنامه به عنوان درمان انتخابی در مراکز ترک اعتیاد و مراکز روان درمانی استفاده نمایند.
The results of the analysis of covariance show that there exists a significant difference between the mean score of the posttest of the experimental group (metacognitive skills) and the control group in tempting ideas and cognitive emotion regulation."