چکیده:
دکتر خسروپناه در کتاب رویکرد استاد مطهری به علم و دین به بررسی آرای مرحوم مطهری در باب علم، دین و مفهومشناسی علم دینی پرداخته است. وی ضمن برشمردن چهار نوع رابطه میان علم و دین، به بررسی علل جدایی علم و دین در غرب پرداخته است و متعاقبا ضمن فریضهدانستن علم در سنت اسلامی به توافق علم و دین در این سنت اشاره کرده و دلایل و محاسن این امر را توضیح داده است. مطهری معیار دینیبودن علم را «نافعبودن» آن برای جامعة اسلامی میشمارد و هر علمی را که مقدمة عمل به واجب کفایی و یا عینی باشد، دینی میانگارد. به رویکرد علمشناختی و همچنین معیار استاد مطهری ایراداتی وارد است که خسروپناه بدانها اشارهای نکرده است. ایراداتی همچون عدم تمییز بین علوم دقیقه با علوم انسانی و اجتماعی، عدم تمییز بین علم و تکنولوژی، عدم توجه بر ساختار درونی علم و ناکارآمدی معیار نافعبودن در تمییز علم دینی از علم غیر دینی. از نظر مطهری در اسلام رابطة عقل و دین هم رابطة ملازمه است و ریشة تعارضات عقل و دین در غرب به اشکالات و اشتباهات کلیسا برمیگردد.
Human sciences have lots of deficiency in our educational system. Educational sciences as a part of human sciences، tried to educate efficient people who their talent have to actualize as a sign of god perfection in power. Paying attention to God Commandment is required to be succeed in this affair. In addition، consequences of scientific researches in educational sciences have to be considered. In this case، three Islamic educational approaches are specified. In this article، first we discuss about human sciences، human and its nature as a basic subject of human sciences، the relation between educational sciences and religious sciences. Then we explain the role of Education in sight of Islamic and classic sciences by specifying the fields of human sciences.
خلاصه ماشینی:
در شرح خسروپناه ، شهید مطهری قلمرو علم را محدود به جهـان طبیعـی و فیزیکـی و بین علت و معلول های مشهود می داند و هدف آن را هـم کشـف روابـط بـین پدیـده هـای طبیعی بیان می کند و آن را از پاسخ به سؤالات و مسائل خارج از حوزٔە تجربـه و مشـاهده عاجز می شمارد (مطهری ، ١٣٧٨: ٣٢٥)؛ امـا مطهـری توضـیح نمـی دهـد در قسـمت هـای زیربنایی و عمیق علم که فلسفه ، جهان بینی ، گرایش ها و علقه ها و امثالهم ، در مقام کشـف و داوری علمی خودنمایی می کنند تکلیف چیست ؟ مثلا در فیزیک کوانتوم دعوای مشـهوری که بین انیشتین و بوهر در کنفرانس های سالوی بر سر تعیین مکانی ذرات کوانتومی رخ داد ناشی از تفاوت نگرش فلسفی این دو فیزیک دان بود و درنهایت هم به دو رویکرد متفاوت علمی انجامید (گلشنی ، ١٣٦٩: ٢٣٦).
نگارنده علی الاصول در درجۀ اول به دنبال نقد رویکرد مطهری نسبت به مسئلۀ علـم و دین نیست بلکه به دنبال نشان دادن نقدهایی است که خسروپناه می بایست بـدان هـا اشـاره می کرد؛ چراکه بازخوانی نظر مطهری در باب علم و دین در عصری که ادبیات علـم دینـی غنای فراوانی یافته و مسئله ها و اشکالات عمق و وسعت صدچندانی پیدا کرده است ، بدون پاسخ به سؤالاتی که در طی دهه های گذشته همۀ نظریات علم دینی را بـه چـالش کشـیده است ، راه به جایی نمی برد.