چکیده:
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مانند هر قانون دیگری ، باید بازتاب اصول یا قجانموهنوارسیساسیلامی مکتب اخلاقی و در نهایت ترسیم کننده ی جامعه ای بوده باشد که از آن اصول و مکتب (١٠١ تا ١٢٠) ناشی می شود. سوال اصلی مقاله حاضر این است که دلالت های اخلاقی اصول قانون اساسی چیست و چه جامعه ای را ترسیم می کند؟ بر اساس چارچوب اخلاقی متخذ از حکمت متعالیه ، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به عنوان آداب و قالب عمل جامعه ، متضمن اصولی از هرسه مرتبه ی اخلاقی : اخلاق دنیه ، متعادله و متعالیه است . گرچه برخی اصول قانون اساسی ظرفیت خوانش و تفسیر مبتنی بر اخلاق متعالیه را دارند، لکن نظم اخلاقی خاصی بر آن حاکم نیست و تدوین کنندگان آن مستقیما و با توجه به اخلاق و مراتب آن قانون را تدوین نکرده اند. ظاهر بسیاری از اصول ، تامین کننده ی مرتبه ی دنیه ی اخلاق هستند و تنها به تبع معارف دینی ، اصولی که ناظر به مراتب متعادله و متعالیه اخلاق باشند، تصویب شده اند. این نوشته مساله ی فوق را در مشروح مذاکرات مجلس خبرگان قانون اساسی ، و با بهره گیری از روش تحلیل محتوا بررسی نموده است .
خلاصه ماشینی:
"سوال اصلی مقاله حاضر این است که دلالت های اخلاقی اصول قانون اساسی چیست و چه جامعه ای را ترسیم می کند؟ بر اساس چارچوب اخلاقی متخذ از حکمت متعالیه ، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به عنوان آداب و قالب عمل جامعه ، متضمن اصولی از هرسه مرتبه ی اخلاقی : اخلاق دنیه ، متعادله و متعالیه است .
این مقاله در صدد است این مسأله را بررسی کند که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ، تجسم بخش چه مرتبه ای از اخلاق است و ارزش های برین جاری در آن چیست ؟ چارچوب نظری بحث حکمت متعالیه است .
در مجموع می توان نتیجه گرفت که فرایند تصویب قانون اساسی بر اساس تعالیم اسلام ، مطابق با ادب سه مرتبه ی اخلاق انجام گرفت ؛ یعنی هم علم ، هم عفت و هم حکمت و هم کرامت انسان در این فرایند مورد توجه بوده است .
البته اگر محتوای مقدمه ی قانون اساسی را روح حاکم بر آن زمستان ٩٥ بدانیم ، در این صورت باید اصل چهارم و پنجم را روح حاکم بر قانون اساسی قلمداد کرد و قمارنواتنب سااخسلایی اصول دیگر را بر اساس آن خواند و تفسیر نمود که مطابق آن ها، اخلاق متعالیه بر تمام جمهوری اسلامی اصول باید حاکم باشد."