چکیده:
این نوشته در پی پاسخ به این پرسش است که رهبری در ثبات و بیثباتی و تحقق یا عدم تحقق اهداف انقلاب در مرحله پس از پیروزی انقلابهای فرانسه و ایران چه نقشی داشت؟فرضیه تحقیق این است که تفاوت الگوی رهبری در انقلاب فرانسه با انقلاب اسلامی موجب شد تا در مرحله بعد از پیروزی، اولی پس از دو دهه بحران و بیثباتی، به ترمیدور بینجامد و دومی در مدت یک سال و اندی به استقرار ارکان نظام سیاسی بر مبنای اهداف اعلامشده انقلاب و استمرار آن موفق شود. برای اثبات فرضیه بالا، ابتدا به اهمیت عامل رهبری در انقلابها اشاره میشود. پس از آن بهترتیب، در مورد تحولات پس از پیروزی انقلابهای فرانسه و ایران بحث میشود. سپس الگو و کارکرد رهبری در دو انقلاب یادشده تحلیل و سرانجام اثبات فرضیه مقاله استنتاج میشود.
This writing is to answer the question of what was the leaders role in stability, instability, accomplishment or not accomplishing the aims of the revolution after the victory in France and Iran.
The hypothesis of this research is that the difference between leadership pattern in French and Iran revolutions caused, after the victory, the first to reach Thermidor after two decades of crisis and instability and the second one, after a year and a half to end to the establishment of political organs according to the previously stated goals of the revolution and to succeed in its continuity.
To confirm the above hypothesis, this article mentions first the importance of a leader in revolutions. Then, it debates on the changes after victory in France and Iran. After all, the model and function of leadership in the two revolutions are analyzed and finally, it concludes with the approving of hypothesis of the article.
خلاصه ماشینی:
اما با تدبیر رهبر انقلاب مقرر شد به جای مجلس مؤسسان ، مجلس ویژه ای به نام مجلس بررسی نهایی قانون اساسی (خبرگان ) تشکیل شود و در چهارم خرداد ١٣٥٨ ضمن پیامی افزون بر ضرورت تشکیل مجلس خبرگان و برگزاری انتخابات آن ، تأکید کردند که چون اکثریت قریب به اتفاق ملت در رفراندوم گذشته نوع نظام سیاسی را تعیین و جمهوری اسلامی را مطالبه و تأیید کرده اند، اکنون تشکیل و ترکیب مجلس خبرگان و تدوین قانون اساسی نیز میبایست در راستای همان مطالبه و انتخاب ملی انجام بگیرند (امام خمینی، ج ٧، ١٣٨٥: .
پس از پیروزی انقلاب اسلامی خرده گروه هایی که فاقد پایگاه اجتماعی بوده و با آرمان های انقلاب نیز مخالف بودند، در پی ایجاد بحران و بیثباتی بودند، اما الگوی رهبری مهم ترین عاملی بود که به سرعت ضدانقلاب را زمین گیر کرد و نه تنها جامعه را منسجم نگه داشت و از بروز بحران های ناشی از واگرایی این گروه هکها جلوگیری کرد (ملکوتیان ، ١٣٩٠: ٢٨-٢٧)، بلکه در مدت یک سال و اندی همۀ ارکان نظام جدید (انجام همه پرسی نظام ، انتخابات مجلس خبرگان ، همه پرسی تصویب قانون اساسی ، انتخاب رئیس جمهور و استقرار قوة مجریه ، انتصاب اعضای شورای عالی قضایی و استقرار قوة قضائیه ، انتخابات مجلس شورا و استقرار قوة مقننه ) را بر مبنای اهداف اعلام شدة انقلاب مستقر ساخت .