چکیده:
امویان در طول حکومت خود در خراسان با خصلت نژاد پرستانه خود تبعیض هایی برضد موالی و گروه
عرب همفکر با آنها روا داشته و بار سنگین انواع مختلف مالیات ها را بر دوش آنها می گذاشتند.
نتیجهچنین سیاستی، از یکسو آشفته و وخیم تر کردن اوضاع اقتصادی آنها و از سوی دیگر مشارکت
آنها در واکنشهای تند منطقه ای بر ضد امویان بود. یکی از این واکنشها قیام حارثبن سریج بود. این
قیام نهتنها از مهمترین قیامهایی بود که توانسته بود پایههای رژیم اموی را در خراسان سست کند بلکه
مقدمه ای شد برای قیام ابومسلم خراسانی؛ وی توانست با تجربیات بهدست آمده از این قیام، پایه های
سستشدة رژیم اموی را فرو بریزد. این مقاله درصدد است تا علل، فرایند و نتایج قیام حارثبن سریج را
در خراسان بررسی کند.
خلاصه ماشینی:
"اصل مشترک بین پیروان حارثبن سریج سقوط رژیم اموی و برپایی عدالت و گذاردن خلافت به شورا بود، ولی در مقابل، یحییبن زید هرچند کوشید انقلابیون را با هر مسلکی بپذیرد و حتی سعی کرد فرقة خوارج را که برای یاری وی آمده بودند، در میان هواداران خود راه دهد، ولی وجود برخی از افراد متعصب در کنار وی او را از این کار بازداشت، چنانکه عمروبن یزید که یکی از یاران او بود به وی گفت: «چگونه میخواهی در نبرد با امویان با گروهی متحد شوی و بر دشمنت پیروز گردی که از علی و خاندان او بیزاری میجویند»، ازاینرو یحیی به آنها اعتماد نکرد و طردشان نمود (اصفهانی، 1408، ص 146).
نتیجهگیری بهطور کلی میتوان گفت که قیام مسلحانه حارثبن سریج در دوره امویان در خراسان پاسخی بود در برابر تبعیض طبقاتی که در جامعه خراسان توسط اشراف عرب با همکاری دهقانان ایرانی علیه تازهمسلمانان و طبقات پایین اعراب روا داشته میشد، زیرا موالی و اعرابی که با آنها همفکر بودند، در نتیجة ظلم و ستمهای اقتصادی که در حق آنها روا داشته میشد درپی یک منجی بودند تا آنها را از ظلم و ستم حکمرانان اموی نجات دهد، ازاینرو هر کسی با هر انگیزهای به مبارزه با امویان میپرداخت دور او جمع میشدند."