چکیده:
امروزه دانشمندان علوم اجتماعی ،مباحث فرهنگی را به عنوان یک از موضوعات مهم در کانون توجه و مطالعات خود قرار داده اند . کما اینکه آنان تعاریف متفاوتی نیز از فرهنگ ارائه داده اند. مردم دنیا در طی سالیان سال زندگی بر روی کره خاکی ، فرهنگ های متفاوتی داشته اند که بر آمده از تلاش و کوشش آنان دردست یابی به نیازهایشان در طول زمان بوده و از نسلی به نسلی دیگر منتقل شده است . یکی از ویژگی های فرهنگ ، دگرگونی آن در سایه آموزش پذیری و یا انتقال پذیری است ، که در پی مهاجرت ها و جا به جائی مردم در سرتاسر این کره خاکی ، دگرگون شده و یا انتقال یافته است . اکنون در قرن بیست و یکم ، و در عصر کوچک شدن دنیا ، مردم به دنبال دست یابی به زندگی بهتر ، ادامه تحصیل ، یافتن کار ، کسب در آمد مناسب ، رسیدن به دنیائی با شرایط متفاوت ، انجام امور بازرگانی و تجاری ، و حتی گردش و تفریح و خوش گذرانی ، به اقصی نقاط دنیا سفر یا مهاجرت می کنند و فرهنگ ، آداب و رسوم خود را نیز به همراه می برند. در سایه این جا به جائی ها و مطالعات ، فرهنگ ها جایگاه و اهمیت خود را در مباحث اجتماعی باز یافته اند و حتی به عنوان یکی از عوامل توسعه نیز قلمداد شده و مورد تاکید قرار گرفته اند. در این مقاله سعی شده است تا با نگاهی به موضوع عوامل تشکیل دهنده فرهنگ ها ، (نمادها-زبان –ارزش ها- هنجارها-موضوعات مادی) شوک فرهنگی وجریان انتقال فرهنگ در سایه مهاجرت ها ، تضادهای فرهنگی ، فرهنگ متعالی و عامه ، خرده فرهنگ ها ، و بحث مهم چند فرهنگی اشاره کنیم و نقش هر یک را مورد مطالعه قرار دهیم.
خلاصه ماشینی:
"٥٢ در صد از ساکنان کانادا در مـورد ایـن پرسـش نیـز کـه ایـن کشور دارای فرهنگ متنوعی مرکب از کشورهای مختلف هستند ، پاسخ داده اند که بـه خاطر حضور مردم از ملیت های مختلف ، فرهنگ کانادا باید غنی تر از سایر کشور هـا ، خصوصا ایالات متحده امریکا باشد (سریل ١٩٩٥) 1 هنجار ها :به مجموعه ای از قواعد ، معیارها و انتظارات اجتماعی اطلاق می شـود کـه تعامل ، و ارتباطات اجتماعی را هم تولید می کند و هم ضابطه مند مـی سـازد .
ایـن سـئوالات کماکـان مطـرح است که دولت ها به چه دلیلی به مهاجران اجازه داده است تا به زبان هائی غیر از زبـان رسمی کشورشان صحبت کننـد؟ تـا بتواننـد زبـان مـادری و فرهنـگ خودشـان را زنـده نگهدارند؟ آیا پرداخت کنندگان مالیات در این کشورها ، از مدارس مربوط به اقلیـت هـا و دوره های آموزشی آنان پشتیبانی می کننـد؟ اصـلا وضـع دانشـگاهها و مـدارس چگونـه است ؟ آیا دولت مردان کشورهای مهاجر پذیر در مورد آمـوزش فرهنـگ اصـیل و سـنتی خود به کودکان بومی حساس هستند؟ در میان فراگیران در مراکز آموزشی نیز تضاد و برخورد شدیدی وجود دارد واین تضاد در تفکر مبلغان ، با تفکرو سیاست های چند فرهنگی نیز پابرجاست ."