چکیده:
این مقاله به شیوه مطالعه کتابخانه ای به بررسی تطبیقی ارزش های انسانی از منظر مثنوی معنوی و قرآن نگارش شده است . هدف پرداختن جایگاه انسان در زمینه های برتری و خلیفه بودن او، امانت دار الهی بودن ، دارای کرامت ذاتی ، موجودی الهام شده به خیر و شر ، دارای نفس مطمئنه و لوامه ، موجودی که با یاد خدا آرام میگیرد، مسخر زمین و آسمان و موجودی که قادر است به کمال برسد است ،می باشد ، تا انسان بتواند همواره ، جایگاه خویش را در هستی نیک بیابد. مولانا در مثنوی برای پرداختن به وی های انسان و نشان دادن جایگاه واقعی وی به کرات آیات قران را مورد استشهاد و استمداد قرار داده و انسان را دارای مقامی رفیع می داند که جای در ملکوت اعلاء دارد اما ممکن است در اثر دلبستگی به متعلقات دنیا و خواهش های نفسانی از مقام والای خود عدول کند .
خلاصه ماشینی:
"هر دمی از وی همی آید الست جوهر و اعراض می گردند هست گر نمی آید بلی زیشان ، ولی آمدنشان از عدم باشد بلی (١/ ١٤-٢١١٥ ) و إذ أخذ ربک من بنی آدم من ظهورهم ذریتهم و أشهدهم علی أنفسهم أ لست بربکم قالوا بلی شهدنا أن تقولوا یوم القیامۀ إنا کنا عن هذا غافلین ٢٠ «هنوز که فرزندان آدم در پشت پدران خویش بوده (و هستند و خواهند بود) خداوند (با زبان آفرینش ) آنها را بر وجود خویش گواه گرفت و آنها گواهی دادند» روح آن کس کو به هنگام الست دید رب خویش و شد بی خویش ، مست (١٦٦٨/٢) فأقم وجهک للدین القیم من قبل أن یأتی یوم لا مرد له من الله یومئذ یصدعون 21 «چهره ی خود را به سوی دین نگه دار، همان که سرشت خدایی است و همه ی مردم را بر آن سرشته است » همچنان که ذوق آن بانگ الست در دل هر مومنی تا حشر هست (٢٣٤٤/٣) ما درین دهلیز قاضی قضا بهر دعوی الستیم و بلی که بلی گفتیم و آن را زامتحان فعل و قول ما شهودست وبیان (٥/ ٧٤-١٧٥) ١٦ لطائف المعنوی ، دفتر ششم ص ٢٤٩ ١٧ اعراف آیه ١٢ ١٨ بقره ایه ٣٤ ١٩ اعراف آیه ١٧٢ ٢٠ روم آیه ٤٣ از نظر مولانا مردان خدا حتی در عالم الست پروردگار را ملاقات کرده اند و در دوران زندگی در طبیعت در پی نشانه های او می گردند مثل کسی که محبوبش در خواب به او وعده ملاقات داده و نشانه هایی را برای این ملاقات به او تعلیم می کند: آن شود شاد از نشان کو دید شاه چون ندید او را نباشد انتباه ٣ - موجودی آزاد، مستقل ، انتخاب گر و امانت دار خداوند در زمین إنا خلقنا الإنسان من نطفۀ أمشاج نبتلیه فجعلناه سمیعا بصیرا*إنا هدیناه السبیل إما شاکرا و إما کفورا 22 «ما انسان را از نطفه ای مرکب و ممزوج آفریدیم تا او را مورد آزمایش قرار دهیم ، پس او را شنوا و بینا قرار دادیم ، همانا راه را به او نمودیم ، او خود یا سپاسگزار است و یا کافر نعمت (یا راه راست را که نمودیم خواهد رفت و به سعادت خواهد رسید و یا کفران نعمت کرده ، منحرف میگردد» انسان مولوی در رفتار خود٬ دارای اختیار است ؛ اما وی تلاش می کند تا نشان دهد حوزه این اختیار در کجاست ."