چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و تبیین ماهیت و ویژگیهای پژوهش تطبیقی در فلسفه تعلیم و تربیت، با تاکید بر روش شناسی فارابی انجام گرفته است. با توجه به این هدف، دو پرسش زیر برای پژوهش حاضر، صورت بندی شدهاند : الف) ماهیت و ویژگیهای پژوهش تطبیقی در فلسفه تعلیم و تربیت چگونه است؟ ب) ماهیت و ویژگیهای پژوهش تطبیقی در فلسفه تعلیم و تربیت از دیدگاه فارابی چگونه است؟ برای پاسخ به پرسشهای فوق، از روش پژوهش "توصیفی – تحلیلی" استفاده شده است. بر اساس یافته های پژوهش،تطبیق از منظر فلسفه تعلیم و تربیت، فراتر از مقایسه صرف دو اندیشه یا موضوع بوده و مستلزم رسیدن به مرحله قضاوت و نقد است. به همین سبب، پژوهش تطبیقی در این حوزه نیز، فراتر از روشهای کمی، از شیوه های کیفی پژوهش بهره گرفته و موضوع تربیتی را امری پیچیده دانسته است. انجام این نوع پژوهش در فلسفه تعلیم و تربیت مستلزم رعایت شرایطی است. فارابی به عنوان پیشرو فلسفه تطبیقی در تعلیم و تربیت اسلامی، تمام اصول و شرایط پژوهشی را به نحوی ماهرانه و ظریف به انجام رسانده است. پایبندی ایشان به معیارهای تطبیق، چه در مقایسه اندیشهای دو فیلسوف تربیتی (مثلا افلاطون و ارسطو) و چه مقایسه دو موضوع مستقل (مثلا فلسفه و دین) به طور کامل دیده می شود. در پایان پیشنهاداتی برای بهبود مطالعات تطبیقی در حوزه فلسفه تعلیم و تربیت، با تاکید بر روش شناسی فارابی، ارائه شده است.
خلاصه ماشینی:
از آنجایی که برای تحلیل کیفی به منزلۀ یکی از رویکردهای کیفی پژوهش ، روشهای متفاوت وجود دارد (گیون ١ ، ٢٠٠٨) ، در این پژوهش برای بررسی ماهیت و ویژگیهای پژوهش تطبیقی در فلسفه تعلیم و تربیت از دیدگاه فارابی ، از روش "تحلیل تطبیقی "٢ استفاده شده است .
بر این اساس باید گفت که پژوهش تطبیقی در فلسفه تعلیم و تربیت به جای اینکه صرفا در پی تبیین علل وقوع پدیده های تربیتی باشد، درصدد فهم و نقد آنها هم هست .
در بررسی ماهیت و ویژگیهای پژوهش تطبیقی در فلسفه تعلیم و تربیت از دیدگاه فارابی، ابتدا ویژگیهای روش شناسی در فلسفه تربیتی فارابی تبیین شده آنگاه ، ضمن بیان نمونه های گوناگون از همانندسازی موضوعات در اندیشه معلم ثانی، دو نمونه برتر از کارهای تطبیقی فارابی معرفی شده است .
بر اساس مراتب فوق ، در بخش پایانی این پژوهش ، پیشنهاداتی برای انجام دادن پژوهشهای تطبیقی در فلسفه تعلیم و تربیت ، با تاکید بر روش شناسی تطبیقی فارابی ارائه می شود : الف ) تلاش برای فهم اندیشه دو طرف تطبیق : بر اساس اندیشه و روش فارابی، پژوهشگر تطبیقی باید دو طرف تطبیق را، چه دو فرد باشند یا دو اندیشه ، به خوبی بفهمد و بر اندیشه و زبان آنها مسلط گردد.
د) اجتناب از تفسیر به رأی در زبان : یکی از آفتهای بالقوه مطالعه تطبیقی در فلسفه تعلیم و تربیت آن است که مفاهیم ، عبارات و واژه های طرفین مقایسه را با توجه به نظر خود ترجمه و تفسیر کنیم یا در شکل شدیدتری، واژگانی که اصولا جایگاهی در اندیشه هر دو یا یکی از آنان ندارد، بر زبانشان قرار دهیم .