چکیده:
بخشی از تفسیر اهلبیت (ع) روایات تاویلی ایشان است که به نظر میرسد با فهم رایج از آیات قرآن سازگار نباشد. این بخش، از دیرباز محل بحث بوده است؛ برخی با هدف درک بهتر آموزههای ائمه (ع)، و برخی با هدف ردّ و تخطئه، بدان پرداختهاند. طبعا در هر یک از پژوهشهای انجام شده، معیار محقق برای بررسی و تحلیل روایات، متفاوت از دیگران است. اکنون این پرسش مطرح است که روایات تاویلی اهلبیت (ع) بر اساس روش و فرایند تاویل (و نه موضوع تاویل) به چه گروههایی قابل تقسیماند؟ در بازخوانی روایات تاویلی تفسیر نورالثقلین، تلاش شده است تا در محدودة پژوهش، بر اساس تصریحات موجود در کلام اهلبیت (ع)، فرایند تاویل در روایات، استخراج شود. این پژوهش بدست میدهد که در تفسیر نورالثقلین فرایندهایی که میتوان آنها را مبنای شناسایی و دستهبندی روایات تاویلی اهلبیت (ع) قرار داد، متعددند. برخی از آنها عبارت است از: تطبیق امر کلی بر یکی یا برخی از مصادیق، حمل آیه بر تمثیل، جری، معرفی مصادیق آیه (انحصاری و غیر انحصاری)، تبیین زمان تحقق کامل مفاد آیه و موارد دیگر که این پژوهش به آن میپردازد.
خلاصه ماشینی:
در این پژوهش ، محقق بر این اعتقاد است که با بررسی روایاتی که در آنها تصریح به تأویل یا بـاطنی بودن روایت دیده میشود، و با مبنا قراردادن آنچه از متن کلام اهل بیت (ع) بدست میآید، میتـوان فرآینـد انجام شده در روایات مزبور را شناسایی نمود.
(٧روایت ) همچنین با توجه به احادیثی که معصومان (ع) دربارة آیه توضیح دادهاند که این مثلـی اسـت از سوی خداوند برای امت ، و سپس افزودهاند» آن تفسیر آیه در باطن است » روایاتی که در آن از سوی ایشـان تصریح به «تمثیل »، «تشبیه » و «کنایه » شده بود نیز استخراج گردید.
گام سوم: مصادیق تفسیر باطن با بررسی مضمون روایات بالا میتوان گفت برخی از فرایندهایی کـه در روایـات تفسـیر بـاطنی قابـل تشخیص اند، از این قرار است : ١- حمل آیه بر مثل ؛ مانند مثل دانستن آیه ای که دربارة امت های دیگر است برای مسلمانان: امام باقر (ع) دربارة آیه ٨٧بقره «أفکلما جاءکم رسول بما لاتهوی أنفسکم اسـتکبرتم ففریقـا کـذبتم و فریقا تقتلون» فرمودند: «ذلک مثل موسی (ع) و الرسل من بعـده و عیسـی (ع) ضـرب مـثلا لأمـة محمـد (ص) فقال لهم : فإن جاءکم محمد بما لاتهوی أنفسکم بموالاة علی استکبرتم و فریقا من آل محمد کـذبتم و فریقا تقتلون.
گروه دیگر از روایات اهل بیت (ع) که در آنها تصریح به تأویل شده است ، روایاتی هستند که مصادیق غیر انحصاری آیه را معرفی کردهاند.