چکیده:
ادﺑﯿﺎت در ﻫﺮ ﺷﮑﻞ و ﻗﺎﻟﺒﯽ ﺑﯿﺎﻧﮕﺮ راز و رﻣﺰﻫﺎی ﻣﻠﯽ و ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ و ﻓﺮاز و ﻓﺮودﻫﺎی ﺗﺎرﯾﺦ ﺗﻤﺪن ﺻﺎﺣﺒﺎن ﺧـﻮد را ﺑﯿﺎن ﻣﯽ ﮐﻨﺪ . و در ﺣﻘﯿﻘﺖ رﻣﺰ ﻫﻮﯾّﺖ ﻣﻠّﯽ و ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﻫﺮ ﻗﻮﻣﯽ اﺳﺖ. اﻗﻮام دارای ﭘﯿﺸﯿﻨﻪ ی ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﻏﻨـﯽ ، ادﺑﯿـﺎﺗﯽ ﭘـﺮ ﺑـﺎ ﻏﻨﯽ دارﻧﺪ. ادﺑﯿﺎت ﻏﻨﯽ ﻣﻠﺖ ﻣﺎ ﺑﺎ ﭘﯿﺸﯿﻨﻪ ی ﺗﺎرﯾﺨﯽ و ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﭘﺮﺑﺎر ﺧﻮد آﺛﺎر ﭘﺮ ارﺟﯽ را ﺑﻪ دﻧﯿﺎ ﻋﺮﺿﻪ ﮐﺮده اﺳﺖ. از آن ﺟـﺎﯾﯽ که هرکس در زندگی خاص خود تجربه های ویژه خود را دارد. طبعا صور خیال او نیز دارای مشخصاتی و شیوه خاصی دارد که ویژه خود اوست و نوع تصاویر هر شاعر صاحب اسلوب و صاحب شخصیتی بیش و کم اختصاصی اوست. حمله سرایی و حمله خوانی نیز از جمله سنن و جلوگاه های تفکر قدسی در تاریخ هنر و ادب سرزمین ماست جمع خوانی حماسه هایی که با نام ﺣﻤﻠﻪ ی ﺣﯿﺪری در ﻣﻨﻘﺒﺖ ﻣﻮﻻی ﻣﺘﻘﯿﺎن ﻋﻠﯽ (ع) ﺳﺮوده ﺷﺪه ﺑﻮد، از ﻋﺎدات ﻓﺮاﮔﯿﺮ ﻓﺎرﺳﯽ زﺑﺎﻧﺎن ﺑﻮده اﺳﺖ ﮐﻪ ﺧﻮد ﺷﯿﻮه ای از ﻧﻘﺎﻟﯽ ﻣﻠﯽ وﺷﯿﻌﯽ اﺳﺖ.ﺣﻤﻠﻪ ی ﺣﯿﺪری ﻋﻼوه ﺑﺮ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﭘﺬﯾﺮی از ﺳﺒﮏ ﺣﻤﺎﺳﯽ، ﺗﻤﺎﻣﯽ اﺑﺰار وﺗﺮﻓﻨﺪﻫﺎی ﺑﯿـﺎﻧﯽ وﺑـﺪﯾﻌﯽ را در ﺧﺪﻣﺖ اﯾﺠﺎد ﺟﺎذﺑﻪ ای ﻧﻮ وﻣﺘﻔﺎوت از ﺣﻘﯿﻘﺖ ﻣﯽ ﮔﯿﺮد، ﺗﺎ در ﻧﻬﺎﯾﺖ ﺑﺎ اﯾﺠﺎد ﻫﻤﺴﺎﻧﯽ وﻫﻤﺴﻮﯾﯽ راوی ورواﯾﺖ ﮔﺮ، ﻣﺨﺎﻃﺐ را ﺑﺎ ﺑﺎورﻫﺎ واﻧﮕﺎره ﻫﺎی اﺻﻠﯽ اﺛﺮ ﻫﻤﮕﺎم ﺳﺎزد.
خلاصه ماشینی:
"اوضاع اجتماعی دوران ابن حسام و راجی تقریبا در همۀ پژوهش های حماسه شناختی، چنین تصور می شد که سرایش منظو مـه هـای بـه اصـطلاح حماسـی در تـاریخ ادبیات با خاوران نامۀ ابن حسام خوسفی در قرن نهم هجری آغاز شده است و این نوع از انواع آثار ادب حماسـی(صـفا، ١٣٥٢: ص ١٢٥) در قیاس با داستان های پهلوانی و حتی مجموعه های منظومه تاریخی سابقۀ کمتری دارد؛ تا این که مقاله درخشان و تحول آفرین دکترشفیعی کدکنی، با معرفی و بررسی دست نویس از یک منظومۀ دینی به نام علی نامه ، برای نخستین بار نشان داد که نظام پهلوان نامه های دینی، پیشنه ای حدودا همسال شاهنامه فردوسـی دارد.
(صفا، ١٣٧٨: ٣١٨) در قصیده ها و همچنین پند نامه ها، ابن حسام بسیار کامیاب است ، اما در قصیده های مدحی دیگـر بسـیار اندکاسـت توفیـق چندانی به دست نمیآورد آنگاه که سخن ازجان شیفتۀاو زبان میکشد میسراید: ای زرفعت پای قدرت برتر از چرخ برین اختر برج فتوت گوهر درج کرم شهر بند شهر ایمان باب شهرستان علم ای به همت دست فیاضت چو دولت تاج بخش بندة درگاه با اجلال تست ابن حسام واپسین روز از به کار آیی مرا کار آن بود ذات پاکت مقدمه تنزیل رب العالمین کان مردی و مروت نفس خیر المرسلین داور دوران امام حق امیر المؤمنین وای به عزت در ره دین پای تمکینت مکین گرز اخلاصش بپرسی بندة مخلصترین کار کار تست و ما ر روز واپسین (دیوان ، ٢٣- ١١٨) دل ار شکسته و آشفته و پریشان است کدام سرمه کشیدی که چشم خوش خوابت مگر که سرمه چشمت که عین بینایی است علی مرتضوی منزلت که در ره دین امام مصطفی رتبت آن که از ره قدر عجب مدار که در بند زلف خوبانست بدان سیاه دلی چون چراغ تابانست غبار تربت و چشم و چراغ ایمانست چراغ گلشن تقوی و شمع عرفانست مکان رفعت او ماورای امکانست (دیوان ، ٢٢٨ ) راجی کرمانی از ان هنگام که کاخ عظیم نظم پارسی « شاهنامه » به وسیله استاد بزرگ طوسی پی ریزی شد، بـاب هـای مختلـف فکـری و ادبی به روی اندیشمندان صاحب طبع گشوده گردید و هر گروهی به زعم خود یار این آیت فصاحت و بلاغت کـه ـ ابـن اثیـر » قرآن عجمش خواند گردیدند."