چکیده:
یکی از مباحث جنجال برانگیز شاهنامه، نبود داستان آرش کمانگیر در آن است. دسته ای از پژوهشگران بر آن اند که داستان آرش کمانگیر در شاهنامه منثور ابومنصور وجود داشته و فردوسی عمدا آن را به شعر در نیاورده است. دلیلی که این دسته از پژوهشگران به آن استناد می کنند. ضبط نامعتبری است که در چاپ نخست مقدمه شاهنامه ابومنصوری آمده است. در چاپ دوم ضبط «دستبرد آرش» به جای «دست برادرش» که در چاپ اول آمده بود. به مقدمه قدیم افزوده شد. همین ضبط جدید بود که دست آویز و پایه استدلال برخی از پژوهشگران در مورد حضور داستان آرش در شاهنامه منثور شد؛ اما علامه قزوینی نسبت به ضبط «دستبرد آرش» مشکوک است. ضمنا این ضبط بر اساس مهم ترین قانون تصحیح انتقادی که می گوید ضبط دشوار «دست بردارش» که به نظر می رسد «دستبرد آرش» گردیده آن است. از اعتبار بیشتری برخوردار است و براساس دلایلی که در متن مقاله آنها را بیان کرده ایم. می تواند با جمله بعد از خود در ارتباط باشد.
One of the controversial discussions about the Shahnameh is about the absence of the story of Arash the Archer in it. A number of scholars are of the opinion that this story did exist in Abu Mansur’s prose Shahnameh but Firdawsi intentionally did not turn it into verse. The reason some of them put forward in support of their argument is the spurious presence of an expression in the first edition of the Preamble of the Abu Mansuri’ Shahnameh. In the second edition the phrase “dastbord-e Arash” (the appropriation by Arash) has replaced “dast-e baradarash”(his brother’s hand) used in the first edition. It is this new recording that has become the basis of some scholars’ argument for the presence of the story of Arash in the Shahnameh. However, the AllamehQazvini is suspicious about the recording of “dastbord-e Arash”. Moreover, this recording, based on the most important rule in critical redaction that the more difficult recording is more reliable, has little validity. Therefore, the more difficult recording, namely “dast-e baradarash”of which “dastbord-e Arash” appears to be the distorted form, is of greater credit and can well be related to the ensuing sentence, as confirmed by the reasons stated in the article.
خلاصه ماشینی:
"/ / / / / / حال باید دید دلیلی که این پژوهشگران با تکیـه بـر آن معتقدنـد داسـتان آرش در شاهنامۀ ابومنصوری آمده است ، تا چه اندازه قابل اعتماد است و آیا می توان با تکیه بر آن با قطعیت گفت که داستان آرش در شاهنامۀ ابومنصوری بوده است ؟ «دستبرد آرش » یا «دست برادرش » همان گونه که گفتیم ، در چاپ نخست مقدمۀ قدیم که در بیست مقالۀ قزوینی مضـبوط است ، نامی از «آرش » نیست ؛ در بخش مورد نظر آمده است : و چیزها اندرین نامه بیابند که سهمگین نمایذ و این نیکوست چـون مغـز او بـدانی و تـرا درست گردذ و دلپذیر آیذ (٢٨) چون دسـت بـرادرش (٢٩) و چـون همـان سـنگ کجـا آفریذون بپای بازداشت و چون ماران که از دوش ضحاک برآمدند (قزوینی ١٣٣٢: ٣٧).
چنانکه دیده شد، ضبط آسان در / / / / / / / / / / / / بیت مورد نظر در بیشتر نسخ شاهنامه نیز آمده است ؛ اما این نکته موجب برتری آن / / / / / نشده است ؛ چه رسد به اینکه ضبط آسانی مانند «دستبرد آرش » منفـرد نیـز باشـد؛ / / / زیرا «در پیرایش انتقادی همان گونه که نویسش دشوار همیشه برتری دارد، حتی اگر / / تنها باشد، در مقابل از میان دو نویسـش سـاده آن کـه تنهاسـت ، برافـزوده اسـت » (خالقی مطلق ١٣٨٩: بخش چهارم ، پیوست : ٢٨)."