چکیده:
یکی از مهم ترین مسائل فلسفی ،کلامی و عرفانی که کارکرد تربیتی مؤثر بویژه در تربیت توحیدی دارد ، تاثیر عوامل غیر معرفتی نظیر اراده ، ملکات نفسانی و الگو های رفتاری ، امیال ، عواطف و اغراض در فرآیند ادراکات آدمی از قبیل نگرش های انسان شناختی ، خدا شناختی ، جهان شناختی ، و درک او از معنای زندگی و حیات طیبه و ... است . این بحث پلی ارتباطی میان دو حوزه معرفت شناسی و اخلاق محسوب می شود. این مقاله بر آن است تا ضمن بررسی دقیق تر این ادعا، دیدگاه مولانا را در این خصوص جویا شود.اینکه مولوی نیز به تأثیر ساحت های غیر عقیدتی بر ساحت عقاید و باور ها معتقد بوده است ، مهم ترین سخن این نوشته است . ازاین رو مهم ترین مصادیق عوامل غیر معرفتی که موجب شفافیت یا کدورت شناخت بشری می شود ، معرفی شده و با درک آراء مولوی در این زمینه، به اهمیت عوامل غیر معرفتی در مبانی معرفتی انسان پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
"١-٢) نیات فاسده : اغراض سوء باز مولانا در بیان رابطة بین نیات و اغراض فاسده و لوچی ابزار معرفتی و اعوجـاج در هندسة فکری در دفاتر شش گانة مثنوی تأکیدات فراوانی دارد که اهـداف انسـان در انجـام کارها و به صورت کلی اهدافی که برای زندگی پی می گیرد قبض و بسط هایی را دو حوزة شناخت های او به همراه خواهد داشت ؛ مثلا در دفتر دوم می فرماید: ای بـــــرادر چـــــون ببینـــــی قصـــــر او چون که در چشـم دلـت ، رسـته اسـت مـو هـر کـه را هسـت از هـوس هـا جـان پـاک زود بینــــد حضــــرت و ایــــوان پــــاک چــون محمــد پــاک شــد زیــن نــار و دود هــــر کجــــا رو کــــرد وجــــه الله بــــود هـــر کـــه را باشـــد ز ســـینه فـــتح بـــاب بینـــد او بـــر چـــرخ دل ،صـــد آفتـــاب (دفتر اول ، ابیات ١٣٩٤ الی ١٤٠٠) ١-٣) اراده و امیال اراده ، خواسته ها، پیش داوری ها و گرایش های آدمی و عدم مواجهة صادقانه و بـدون جهت گیری های قبلی با حقیقت ، از دیگر مقوله هـایی هسـتند کـه مولـوی بـرای آنـان شـأن معرفت زایی و معرفت زدایی قائل است ؛ به این معنا که اگر انسان از ابتدا بنا را بر لجاجـت ، مبارزه و معانده بگذارد توان فهم حقیقت را از دست خواهد داد."