چکیده:
سابقه و هدف: درمان اختلال وسواسی - اجباری از بحثبرانگیزترین موضوعهای بالینی است. با توجه به هزینههای متعدد ناشی از آن، بازبینی پیشینهی تحقیقی برای دستیابی به سودمندترین گزینههای درمانی ضروری به نظر میرسد. پژوهش حاضر با هدف مقایسهی طرحوارههای ناسازگار اولیه و سازوکارهای دفاعی با نگرشهای مذهبی در زنان مبتلا به اختلال وسواسی - اجباری (OCD)و زنان سالم شهر همدان صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش از نوع علّی - مقایسهیی و جامعهی آماری آن شامل همهی زنان مبتلا به OCD شهر همدان است. با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده، 100 زن مبتلا به OCD و 100 زن سالم (از بین همراهان بیماران و کارمندان دانشگاه)، بر اساس مصاحبهی بالینی، ملاکهای تشخیصی DSM-V و تکمیل پرسشنامه انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامههای طرحوارههای ناسازگارانه (YSQ-SF)، سازوکارهای دفاعی (DSQ-40) و نگرشهای مذهبی (RAQ) بود. دادههای پژوهش نیز با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی و تحلیل واریانس چند متغیّره (MANOVA) تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همهی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوهبراین، نویسندگان مقاله هیچگونه تضاد منافعی گزارش نکردهاند. یافتهها: یافتهها نشان داده که تفاوت معناداری بین گروههای بالینی و بهنجار در پنج حوزهی طرحوارههای ناسازگار اولیه (بریدگی و طرد، عملکرد مختل، محدودیتهای مختل، دیگر جهتمندی و گوشبهزنگی بیشازحد و بازداری) وجود دارد (05/0>P). علاوهبراین، در نمرههای سبکهای دفاعی (رشدیافته، رشدنایافته و روانآزرده) و نگرشهای مذهبی نیز این تفاوت معنادار بوده است (05/0>P). نتیجهگیری: نتایج پژوهش بر اهمیت تاثیر مداخلههای پیشگیرانه در علائم روانشناختی بیماران نوروتیک و ترسیم افقهای، جدید در مداخلههای بالینی، با توجه به بعد دین، تاکید دارد.