چکیده:
از نظر علمای امامیه عصمت از ویژگیهای ضروری انبیاء و ائمه اطهار(ع) است، ؛ اما در تعریف و چیستی و حقیقت این مقوله بین اندیشمندان دینی اختلاف نظرهایی وجود دارد. بیتردید موضعگیری و رویکردی که در این مورد خاص گرفته میشود؛ میتواند در تحلیل مباحث آتی عصمت و در پاسخ به شبهات پیرامونی آن، راهگشا باشد. در این نوشتار سعی شده به صورت تطبیقی بین سخنان برخی دانشمندان اسلامی و علامه طباطبایی، در تبیین و تحلیل حقیقت و ماهیت عصمت معصومین نگاهی بیندازیم. علامه طباطبایی ، عصمت را ره آورد قوه عاقله و به سنخی خاص از علم ارجاع میدهد که از سوی خداوند به معصوم موهبت میشود و این ملکه نفسانی سبب میشود تا با اختیار خویش از ارتکاب معصیت و خطا مصون بماند.
خلاصه ماشینی:
در هر حال در این رویکرد از اینکه به دو مؤلفه لطف الهی و اینکه این تفضل موجب سلب اختیار از معصوم نمیشود، اشاره شده؛ رویکرد خوبی است، اما بنظر میرسد کامل نیست، چراکه به صورت کلی و مبهم، عصمت را لطف و تفضل الهی توصیف میکند؛ اما معلوم نمیکند که پیامبران و امامان چگونه و با کدامین نیرو و قوه میتوانند خود را مصون از گناه و خطا نگه دارند؟ چگونه و با کدام تحلیل این لطف با اختیار معصوم هماهنگ است؟ از طرفی چرا این لطف اختصاص به برخی افراد دارد و دیگران محرومند و این با عدالت خداوند چگونه سازگار است؟ و از این روی برخی دیگر از متکلمین و حکما برای روشن کردن ماهیت عصمت قیود دیگری به آن افزودهاند که در ادامه به آنها اشاره میشود.
(طباطبایی، 1412: 11 / 162) لذا دلیل بر اینکه عصمت و دوری گزیدن معصوم از گناه، ناسازگار با اختیار آنها نیست، چنین است که خداوند متعال با توجه به حکمت بالغهاش به برخی انسانهای خاص تفضل و موهبتی عنایت میکند و آن البته با توجه به تعاریفی که ازعصمت فاضل مقداد داشتند نیز میتوان گفت ایشان نیز همچون علامه دیدگاه جامع و تلفیقی از دو نظریه کلی داشتهاند.