چکیده:
هدف ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ، ﺑﺮرﺳﯽ راﺑﻄﻪ ﺑﯿﻦ ﺗﻔﮑﺮ اﻧﺘﻘﺎدی و ﺳﺒﮏ ﺣﻞ ﻣﺴﺎﻟﻪ ﺑﺎ ﺧﻼﻗﯿﺖ در داﻧﺶ آﻣﻮزان ﭘﺴﺮ ﻣﺪارس ﻫﻮﺷﻤﻨﺪ ﺑﻮد. روش ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﺮ ﺣﺴﺐ ﻫﺪف ﮐﺎرﺑﺮدی و از ﻧﻈﺮ روش ﮔﺮداوری داده ﻫﺎ ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ-ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﯽ ﺑﻮد. ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری ﭘﮋوﻫﺶ ﺷﺎﻣﻞ ﮐﻠﯿﻪ داﻧﺶ آﻣﻮزان ﭘﺴﺮ ﻣﻨﻄﻘﻪ 8 ﺷﻬﺮ ﺗﻬﺮان ﺑﻮدﻧﺪ ﮐﻪ در ﻣﺪارس ﻫﻮﺷﻤﻨﺪ ﻣﺸﻐﻮل ﺑﻪ ﺗﺤﺼﯿﻞ ﺑﻮدﻧﺪ ﮐﻪ از اﯾﻦ ﻣﯿﺎن ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روش ﻧﻤﻮﻧﻪ ﮔﯿﺮی ﺗﺼﺎدﻓﯽ ﺧﻮﺷﻪای ﻣﺮﺣﻠﻪ ای 230 ﻧﻔﺮ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺣﺠﻢ ﻧﻤﻮﻧﻪ درﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪ. روش ﺟﻤﻊ آوری داده ﻫﺎ ﺑﺮ اﺳﺎس ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﻫﺎی اﺳﺘﺎﻧﺪارد ﺗﻔﮑﺮ اﻧﺘﻘﺎدی ﮐﺎﻟﯿﻔﺮﻧﯿﺎ (1990)، ﺳﺒﮏ ﻫﺎی ﺣﻞ ﻣﺴﺎﻟﻪ ﮐﺴﯿﺪی و ﻻﻧﮓ (1996) و ﺧﻼﻗﯿﺖ ﻋﺎﺑﺪی (1363) ﺑﻮد. ﭘﺎﯾﺎﯾﯽ ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪﻫﺎ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روش آﻟﻔﺎی ﮐﺮوﻧﺒﺎخ ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﺷﺪ ﮐﻪ ﻣﻘﺪار آن ﺑﺮای ﻫﺮ ﺳﻪ ﭘﺮﺳﺸﻨﺎمه ﺑﺎﻻی 70/. ﺑﻪدﺳﺖ آﻣﺪ. ﻫﻤﯿﻦﻃﻮر از رواﯾﯽ ﻣﺤﺘﻮا ﺑﻪﻣﻨﻈﻮر آزﻣﻮن رواﯾﯽ ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ ﮐﻪ ﺑﺮای اﯾﻦ ﻣﻨﻈﻮر ﭘﺮﺳﺸﻨﺎمه ها ﺑﻪ ﺗﺄﯾﯿﺪ ﻣﺘﺨﺼﺼﯿﻦ ﻣﺮﺑﻮﻃﻪ رﺳﯿﺪ. ﺗﺠﺰﯾﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ دادهﻫﺎی ﺑﻪدﺳﺖ آﻣﺪه ﺑﻪ وﺳﯿﻠﻪ ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﯽ و رﮔﺮﺳﯿﻮن ﭼﻨﺪﮔﺎﻧﻪ اﻧﺠﺎم ﭘﺬﯾﺮﻓﺖ. ﯾﺎﻓﺘﻪﻫﺎ ﻧﺸﺎن دادﻧﺪ ﺑﯿﻦ ﺳﺒﮏ ﻫﺎی ﺣﻞ ﻣﺴﺎﺋﻠﻪ و ﺗﻔﮑﺮ اﻧﺘﻘﺎدی ﺑﺎ ﺧﻼﻗﯿﺖ راﺑﻄﻪ ﻣﻌﻨﯽ داری وﺟﻮد دارﻧﺪ و ﻣﯽ ﺗﻮان ﺑﺮ اﺳﺎس ﺗﻔﮑﺮ اﻧﺘﻘﺎدی و ﺳﺒﮏ ﻫﺎی ﺣﻞ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺧﻼﻗﯿﺖ را در داﻧﺶ آﻣﻮزان ﭘﯿﺶ ﺑﯿﻨﯽ ﮐﺮد.
خلاصه ماشینی:
"با توجه به اینکه پژوهشی در راستای ارتباط متغیرهای مذکور انجام نشده است و خلأ پژوهشی در این زمینه احساس میشود، لذا محقق در این زمینه تلاش می کند تا به بررسی رابطه بین تفکر انتقادی و سبک های حل مسأله را با خلاقیت در دانش آموزان مدارس هوشمند بپردازد؛ و در پی پاسخ به این سؤال است که آیا تفکر انتقادی و سبک های حل مسأله توانایی پیش بینی خلاقیت دانش آموزان را دارند یا خیر؟ روش شناسی پژوهش روش مورد استفاده در این پژوهش برحسب هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی و همبستگی بود، چرا که در این بررسی اطلاعات در خصوص متغیرهای پژوهش با استفاده از پرسشنامه به دست آمد.
بر اساس نتایج مندرج در جدول ، مقدار F بدست آمده برابر با ٣/٥٥ می باشد که در سطح آلفای کوچکتر از ٠/٠١ معنی دار است که نشان می دهد تفکر انتقادی و مؤلفه های قادرند تغییرات مربوط به متغیر خلاقیت را به خوبی تبیین نمایند و نشان دهنده مناسب بودن مدل رگرسیونی ارائه شده است ، برای بررسی دقیق تر و پیش بینی خلاقیت توسط مؤلفه های هر یک از متغیرهای پیش بین نتایج آن در جدول زیر ارائه شده است : جدول ٦.
بر اساس نتایج مندرج در جدول ، مقدار F بدست آمده برابر با ٩/٠٩ می باشد که در سطح آلفای کوچکتر از ٠/٠١ معنی دار است که نشان می دهد سبک های حل مسأله قادرند تغییرات مربوط به متغیر خلاقیت را به خوبی تبیین نمایند و نشان دهنده مناسب بودن مدل رگرسیونی ارائه شده است ، برای بررسی دقیق تر و پیش بینی خلاقیت توسط مؤلفه های هر یک از متغیرهای پیش بین نتایج آن در جدول زیر ارائه شده است : جدول ١٠."