چکیده:
از زمان استقلال امریکا از 1776م. تاکنون، مذهب همواره یکی از مولفههای تاثیرگذار بر ذهن سیاستگذاران امریکایی بوده است. آنها تحت تاثیر روانی باورهایشان، همواره خود را الگوی ملل دنیا میدانند و بر این اعتقاد هستند که تقدیر الهی این است که فرهنگ و ارزشهای امریکایی جهانی شوند تا همگان از این موهبت برخوردار گردند. سیاستمداران امریکایی بر این باورند که مقدر شده است، این کشور قدرت فائقه دنیا باشد و الگوی فرهنگی خویش را به سراسر دنیا گسترش دهد. در این راستا، بهرهگیری از مذهب در سیاست خارجی نومحافظهکاران به رهبری جرج دبلیو بوش به ویژه پس از یازده سپتامبر 2001م. پررنگتر شده است. استفاده از واژههایی نظیر ماموریت الهی، رسالت ملت امریکا، خیر و شر، وظیفه گسترش آزادی و دمکراسی، جنگهای صلیبی و مانند آنها در سخنرانیهای بوش، حاکی از آگاهی سیاستمداران امریکایی به تاثیر رهیافتهای مذهبی بر سیاست خارجی این کشور میباشد. در این پژوهش، ریشهیابی و تحلیل کاربرد روانی مذهب بر سیاست خارجی ایالات متحده در دورانهای مختلف سیاسی این کشور و به ویژه دوره نومحافظهکاران، هدف اصلی بوده است.
خلاصه ماشینی:
استفاده از واژههایی نظیر مأموریت الهی، رسالت ملت امریکا، خیر و شر، وظیفه گسترش آزادی و دمکراسی، جنگهای صلیبی و مانند آنها در سخنرانیهای بوش، حاکی از آگاهی سیاستمداران امریکایی به تأثیر رهیافتهای مذهبی بر سیاست خارجی این کشور میباشد.
»1 اگرچه بوش در سخنرانیهای خویش بیش از همکاران گذشته خود از خدا نام میبرد ولی این امر غیرمعمول نیست چرا که رؤسای جمهور گذشته نیز در مقاطع زمانی مختلف از واژههای مذهبی( 4 ) یا نقش عظیم ملت امریکا در جهان استفاده کردهاند.
2 علاوه بر نمونههای بالا، بسیاری دیگر از مقامات بلندپایه امریکایی نیز با استفاده از واژههای مذهبی و الهی از توسعه و گسترش آزادی در همه جهان، نقش خداوند در حفظ جامعه امریکا، مأموریت الهی مردم امریکا در نجات بشریت از گمراهی و مانند آنها سخن گفتهاند.
هدف پژوهش حاضر بررسی بهرهبرداری روانی از مذهب برای نفوذ و تأثیر در افکار عمومی امریکا در سیاست خارجی ایالات متحده میباشد و در پی پاسخ به این پرسش اصلی است که، بهرهگیری از تبلیغات دینی چه Mission Duty Calling Religious Terms Woodrow Wilson Roosevelt جایگاهی در سیاست خارجی امریکا دارد و تأثیرات روانی آن بر شکلگیری سیاست خارجی امریکا چیست؟ بهرهبرداری روانی از مذهب در سیاست خارجی در سخنرانیهای جرج دبلیو بوش پیرامون سیاست خارجی، سه محور مرتبط با هم که ریشه در عقاید مذهبی مردم امریکا و تاریخ گذشته این کشور دارند، قابل تشخیص هستند.
هر چند رؤسای جمهور پیشین ایالات متحده نیز تا حدودی مذهبی بودهاند، ولی تأثیر روانی مذهب بر سیاست خارجی این کشور در دوران جرج بوش و نومحافظهکاران پررنگتر شده است.