چکیده:
اخلاق یکی از مولفه های اصلی دوام و قوام جوامع بشری است و استحکام نظام اخلاقی هر جامعه، وابسته به نظام ارزشی حاکم بر آن است. هدف از تحقیق حاضر بررسی رویکردهای تربیت اخلاقی در سه کشور ایران، آمریکا و چین به طورکلی و در آموزش عالی است.
روش تحقیق این پژوهش کیفی و از نوع پیمایش تطبیقی است و داده های موردنیاز از طریق اسناد و مدارک کتابخانه ای، گزارش های تحقیقی و جستجو در شبکه جهانی اینترنت به دست آمده است و با استفاده از الگوی بردی که چهار مرحله توصیف، تفسیر، هم جواری و مقایسه را در مطالعات تطبیقی مشخص می کند؛ پس از بیان واقعیت های تربیت اخلاقی نقدوار به نقاط اشتراک و افتراق و نقاط ضعف و قوت هر کشور در این زمینه می پردازد. بررسی یافته ها نشان می دهد تمامی رویکردها به نوعی از مذهب یا دین رایج هر کشور نشاءت می گیرد و مراحل رشد اخلاقی در رویکردهای غیر اسلامی بخصوص رویکرد شناختی ثابت و بدون تغییر هستند حال آنکه اسلام قوانین و احکام اخلاقی را مطلق و واقعی می داند و به جز اسلام سایر رویکردها تنها به یک جنبه خاصی از تربیت اخلاقی تاکید می کنند.
خلاصه ماشینی:
شرایط را به گونه ای رقم زده اند که در عصر حاضر پرداختن به اخلاق و اعتلای آن بیش از هر چیز دیگری نیاز محسوب می شود، بنابراین توجه به رویکردها و اندیشه های مختلف به منظور حل مسائل به امری لازم و ضروری تبدیل شده است ؛ اما آنچه در امر اخـلاق مهـم اسـت ، توجـه بـه رویکردهای درست آموزش اخلاق است ؛ زیرا بسیاری از تردیدها و ابهاماتی که نسبت بـه اخـلاق وجود دارد، لزوما به خاطر ضرورت و اهمیت آن نیست ؛ چراکه در این موردتوافق نظـری در بـین متخصصان وجود دارد، بلکه آنچه جـای تردیـد دارد رویکردهـای مختلـف اسـت (سـجادی، ١٣٧٩)؛ بنابراین با توجه به اینکه تربیت اخلاقی یکی از مهم ترین برنامـه هـای تربیتـی انسـان محسـوب می گردد که فطریات نهفته علمی و عملی اخلاقی در درون انسان را آشکار و نمایان مـی سـازد و چه بسا سعادت دنیوی و اخروی برای فرد به ارمغـان مـی آورد.
بـه منظـور بهـره گیـری از تجـارب مختلف ، مطالعه تطبیقی رویکردهای کشورها و بیان نقاط ضعف و قوت هرکدام درزمینـۀ تربیـت اخلاقی ما را به سرمنزل مقصود راهنمایی خواهد فرمود؛ اما با توجه به اینکه رویکردهای مختلفی برای تربیت اخلاقی در سراسر جهان وجود دارد و هرکدام اخلاق را از فلسفه و نگاه خود تعریـف می کنند و رویه های خاصی را برای آن ارائه می دهند، ازاین رو یک مدل و رویه خـاص و روشـنی در این زمینه ارائه نشده است ؛ بنابراین هر یک از رویکردها در سامان دهی بخشی از زندگی بشـر نقش دارند و هیچ یک نتوانسته اند به تمام زوایای آدمی به صورت یکجا توجه کنند؛ نابسامانی هـا و سردرگمی های بشر امروز نمونه ای از این آشفتگی هاست .