چکیده:
یکی از دیوانهایی که از دورة طاهریان تا مغول در زمینة بازرسی فعالیـت داشـت دیوان اشراف بود. که نوع فعالیت هـای ایـن دیـوان در دورههـای غزنویـان و سـلجوقیان شکلی متمایز با یکدیگر داشت . هدف پژوهش حاضر بررسی فعالیت هـای ایـن دیـوان و دیوان برید و وظایف مشرفان این دو دوره می باشد و ایـن کـه ایـن دیـوان در هریـک از دورههای مزبور با چه دیوانهایی تداخل وظایف داشته است . پژوهش به شیوة توصـیفی و تحلیلی و با استفاده از منابع و مطالعات جدید تدوین یافته است . این بررسی نـشان داد، در دورة غزنویان دیوان اشراف فعالیت بازرسی و جاسوسی داشت و ماموران به ولایـات فرستاده می شدند تا کلیة ماموران حکومتی را کنترل کنند و در این فعالیت دیوان برید هم به آنها کمک می رساند. در دورة سلجوقیان دیوان اشـراف بـر تـشکیلات مـالی ، مـسائل کشاورزی، اوقاف، بازار نظارت می کرد و دراین زمینه تـداخل وظـایف بـا دیـوان اسـتیفا داشت . دیوان برید ابتدا فعالیتی نداشت اما از دورة ملک شاه به بعد به دلیـل تاثیرپـذیری از حکومت های قبلی و فعالیت های فرقة اسماعیلیه و وسعت منـاطق تحـت سـلطه نهـاد برید شروع به فعالیت کرد.
خلاصه ماشینی:
"/ دیوان اشراف و برید از ابتدا تا دورة غزنویان کلمه اشراف در لغت نامة دهخدا بدین معنی آمدهاست که برحـسب شـواهدی پایگـاه اشراف از دورة غزنویان تا روزگار مغول وجود داشته و از مقام بریدی برتر بـوده اسـت و در مورد معنی مشرف آمده است دیده ور شونده، از بالا نگاه کننـده و بـر بالاشـونده و خبـردار، مفتش و دیده ور ناظر، نگارنده، بیننده، خبردهنده، منهی ، کسی که به نهان و آشکار خبرهـای به دست آورده به فرمانروایی خویش رساند.
مقایسة دیوان اشراف و برید در دورة غزنویان با سلجوقیان - دیـوان اشـراف و بریـد در دورة غزنویـان یـا سـلجوقیان ابـداع نـشده اسـت بلکـه در گذشته های دور در ایران وجود داشت که خلفای عباسی و حکومت سامانی از این دیـوانهـا استفاده کردند.
چرا که آلب ارسلان بـه اعمـال خبرگـزاران ظـن و شـک داشـت و می گفت که ممکن است آنها اخبار را واژگونه جلوه دهند اما از دورة ملک شاه به بعد به امر خبررسانی توجه شد که از نام صاحب بریدان در تاریخ بنداری متوجه این مسئله مـی شـویم .
با مروری بر نام آنها مشاهده می شود کـه در دورة غزنوی افراد سرشناسی به منصب اشراف می رسند مثلا بوسهل حمدوی که قبلا وزیر بـود بـه این منصب رسید، مناصب دیگر مثل صاحبان برید فرزنـدان صـاحب منـصبان و قـضات بـه دیوان اشراف می رسند."