خلاصه ماشینی:
"انسان موجودی است که از توان اندیشیدن برخوردار است و اندیشه، امتیاز آدمی از سایر موجودات شمرده می شود.
مگر هرآنچه در عالم موجودات است، حق است؟ درست است که در نگاه فلسفه و فیلسوفان و از منظر هستی شناسانه، هر فکر و معرفت و اعتقادی، مطابق با واقع و نفس الامر و واقعیت نیست، والا دیگر بحث از معیار درستی و نادرستی و منطق صحت و خطا در قاموس اندیشه و اندیشمندان معنایی نداشت.
اندیشیدن هیچگاه و هرگز جرم نیست و نیز به چه چیز اندیشیدن اگر بروز و ظهور بیرونی و اجتماعی پیدا نکند، از دیدگاه حقوقی، جرم نیست، اما آنگاه که فکر و اندیشه، ابراز می شود و در جامعه بروز و ظهور می یابد از دیدگاه حقوقی و جرم شناسی، می توان آن را مورد تعقیب قرار داد و بررسی نمود.
بنابراین ثبوتا ممکن است که آزادی اندیشه و ابراز هر عقیده ای در آدمیان را به راهی سوق می دهد که پایانش تباهی و ظلمت و شقاوت باشد،چه اینکه اثباتا نیز این امر تحقق یافته است."