چکیده:
دولت در چند دهه اخیر، با هدف تسهیل در امر برنامه ریزی توسعه و امکان کنترل بیشتر بر فضای محلّی - ناحیه ای سعی بر کوچک سازی فضاها داشته است. در راستای تحقّق چنین هدفی، اجرای راهبرد تقسیمات کشوری در دستور کار دولت قرار داشته است. هدف این مقاله، ارزیابی و تحلیل رویکرد دولت در تقسیمات کشوری و اثرات آن در نابرابری و عدم تعادل های شهری - ناحیه ای در استان خراسان شمالی است. روش پژوهش، توصیفی - تحلیلی است. برای شناخت رابطه تقسیمات کشوری در سال 1383 با نابرابری شهری - ناحیه ای در خراسان شمالی، از مدلهای کمی و نرم افزار آماری استفاده شده و معیارها (اجتماعی، اقتصادی، بهداشتی، کالبدی) بر مبنای میزان اهمّیّت و از هر معیار چند شاخص قابل سنجش انتخاب و مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج این پژوهش، نشانگر آن است که بر اساس مدل ضریب تغییرات و تعیین z شهرستانهای استان خراسان شمالی، شهرستان بجنورد در 6 شاخص از 10شاخص انتخابی، رتبة اوّل را داراست و مقدار zآن 57/8 است و فاصلة آشکاری با شیروان به عنوان شهرستان دوّم استان با مقدار 54/3- =z دارد. از این رو، نتیجة ارزیابی، بیانگر بیشترین اثرپذیری فضای شهری - ناحیهای خراسان شمالی از تقسیمات کشوری در سال 1383 بوده است. این تأثیرات بر پدیده نخست شهری بجنورد آشکارتربوده است. همچنین به کمک مدل رتبه – اندازه، مشخّص شد بجنورد به عنوان مرکز ناحیه و استان با کارکرد سیاسی –اداری، مرکزیت خود را تحکیم نموده و تحوّلاتی ساختاری را به شکلی ملموس تر نسبت به دیگر شهرهای استان تجربه کرده است.
In the last few decades، minimizing spaces has been implemented by current government not only to facilitate planning of development but also to have more control on local-regional spaces. To achieve this goal، performing the strategy of country divisions has been included in government agenda. Present study aims at investigating and analyzing the government’s approach in country divisions as well as the effects on the regional-urban inequality in Northern Khorasan province. Therefore، not only quantitative models and statistical software but also analytic-descriptive method has been used to determinate the relationship between country divisions and regional-urban inequality in Northern Khorasan province. The criteria (including social، economic، hygienic and physical) were prioritized based on the level of importance. Then، several measurable indicators have been selected and tested. The findings indicate an inequality among cities، especially the significant gap that exists between Bojnourd and other cities of the regions. Using change variance (CV) model and marking Z of the cities in the region، it is determined that the Bojnourd city itself is placed in first rank according to 6 criterions out of 10 selected criterions. Moreover، there is a clear gap between Bojnourd with Z value equals to 8. 57. Second city of the region is Shirvan، with amount of Z equals to 3. 54. Thus، the findings reveal that the most significant influence of country divisions on the regional-urban space in Northern Khorasan was in 2004. These effects have been more obvious on the primary urban phenomenon. The research has been carried out using rank-size model showing that Bojnourd with its official-political function has strengthened its centrality and experienced the structural changes more tangible than other cities in the province.
خلاصه ماشینی:
"/ شکل ٢ روند افزایش میزان اعتبارات شهرستان های بجنورد و شیروان طی سال های ١٣٨٦-١٣٨٠ نتایج بررسی اثرات تقسیمات کشوری بر نابرابری شهری در سطح دوم از انجام این پژوهش ، برای تعیین وزن جمعیتی بجنورد به عنوان مرکز ناحیه ای و مرکـز مهـم سیاسـی - اداری و شناخت سلسله مراتب شهرهای خراسان شمالی از مدل رتبه - اندازه استفاده شده اسـت ؛ همچنـین بـرای بررسی تطبیقی دو دورة سرشماری ١٣٨٥ و ١٣٩٠ مورد بررسی قرار گرفته و نتایج آن در جـدول ٤ و ٥ نشـان داده شده است .
طبقات جمعیتی شهرهای استان خراسان شمالی در سال ١٣٩٠ ردیف طبقات جمعیتی تعداد شهر جمعیت درصد 1 شهرهای بالای ١٠٠ هزار نفر 1 199791 44/7 2 شهرهای بین ٢٥ تا ١٠٠ هزار نفر 2 148626 33/2 3 شهرهای بین ٥ تا ٢٥ هزار نفر 6 74771 16/7 4 شهرهای کمتر از ٥ هزار نفر 9 23678 5/2 جمع - 18 446866 100 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1- Paul 2- Ferdowsian این موضوع تأکید کرده اند آشکار است ؛ و بـا رویکـرد و مـدیریت سیاسـی دولـت جایگـاه بجنـورد بـا ٣ عامـل ذیـل تقویت شده و به نابرابری شهری - ناحیه ای کمک شده است : ١- نقش دولت در تمرکز سازمان ها و نهادها و تقویت زیرساخت ها در شهر و شهرستان بجنورد ٢- وجود بسترهای طبیعی و موقعیت مناسب جغرافیایی و مکان مرکزی بجنورد ٣- رویکرد سیاسی - امنیتی حکومت و دولت در گذشته و حال به دلیل نزدیکی به مرزهای بین المللی شـمال شـرق و اهمیت یابی بجنورد به عنوان مهم ترین کانون جمعیتی بعد از مشهد."