چکیده:
تفسیر در دین زرتشتی، به طور اساسی شامل شرح اوستاست. با این حال، زند، نزدیک ترین معادل ایرانی آن، به طور کلی شامل متون پهلوی است که عقیده بر این است که از شرح و تفسیرهای پیرامون کتاب مقدس اوستا گرفته شده است، اما متون قدیمی ای که در دسترس اند، هیچ عبارت اوستایی ای ندارند. تفسیر زرتشتی با تفسیرهای مشابه ادیان دیگر تفاوت دارد چرا که در دین زرتشتی، تفسیر به عنوان بخشی از سنت مذهبی است که تا پیش از دوره ساسانی، در نوشتارها از آن استفاده نمی شد یا استفاده از آن محدود بود. مسلما در این دوره طولانی که انتقال به صورت شفاهی بود، زند، به زبان فارسی میانه شکل بخشیده و دامنه آن را به نوعی محدود ساخته است. اگرچه سنت متاخرتر، بین متون اوستایی «گاهانی»، «حقوقی» و احتمالا «مذهبی» تمایز رسمی قائل شده اند، اما به نظر می رسد که تفاوت قابل ملاحظه ای بین تفسیر و شرح پهلوی از گات ها و متون حقوقی، مانند وندیداد، هیربدستان و نیرنگستان وجود ندارد. بنابراین، بنا بر هدف این مقاله، همه این متون به عنوان بخشی از تفسیر زرتشتی شناخته می شوند. از آن جایی که در سده ۱۹ و ۲۰ میلادی، آثار زرتشتیان دارای عنصری از تفسیر است و از سوی دیگر، ادبیات تفسیری به معنای دقیق کلمه، وجود نداشته است؛ در اینجا، پدیده تفسیر زرتشتی مدرن، بدون ارجاع دقیق به تک تک متون بررسی خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
فصلنامهٔ جندیشاپور، دانشگاه شهید چمران اهواز سال یکم، شمارهٔ ۱، بهار ۱۳۹۴ <H1>تفسیر در دین زرتشتی<FootNote No="336" Text="این مقاله ترجمهایست از:Kreyenbroek, Philip G.
تفسیر زرتشتی با تفسیرهای مشابه ادیان دیگر تفاوت دارد چرا که در دین زرتشتی، تفسیر بهعنوان بخشی از سنت مذهبی است که تا پیش از دورهٔ ساسانی، در نوشتارها از آن استفاده نمیشد یا استفاده از آن محدود بود.
اگرچه سنت متأخرتر، بین متون اوستایی «گاهانی»، «حقوقی» و احتمالا «مذهبی» تمایز رسمی قائل شدهاند، اما بهنظر میرسد که تفاوت قابل ملاحظهای بین تفسیر و شرح پهلوی از گاتها و متون حقوقی، مانند وندیداد، هیربدستان و نیرنگستان وجود ندارد.
fraså"/> باید خوانده شود؛ که این امر به انتقال شفاهی تفسیر گاهانی اشاره دارد که احتمالا بخشی از فرایند تعلیم موبدان و روحانیون مذهبی بودهاست.
برجستهترین ویژگی این نوع تفسیر این است که به وسیلهٔ تطابق متن با اصول اساسی، مفهوم عمیقتری از متن اصلی را توضیح میدهد؛ مانند متونی که دربارهٔ خلقت<FootNote No="341" Text="بنگرید به: Yasna.
گاهی معنای ادبی متن مورد نظر روشن است<FootNote No="343" Text="Yasna.
همچنین، در یک مرحله، احتمالا برای شناسایی ایزدانی که منشأشان پیشازرتشتی بود و ایزدانی که کاملا زرتشتی بودند، تلاشهایی انجام شد و این کار با اشارهکردن به ایزد سابق، تحت عنوان«مشابه» ایزد کنونی صورت میگرفت؛ در یشتها<FootNote No="349" Text="Yašt 10.
به عنوان مثال، واژهٔ اوستایی دخمه بهندرت بهصورت واژهٔ فارسی میانهٔ دخمگ نوشته میشد، احتمالا بهدلیل اینکه گاهی این واژه در زبان اوستایی در مفهوم منفی بهکار میرفته،<FootNote No="354" Text="Vendidād 3.
این قضیه برای متون اوستایی کهن<FootNote No="357" Text="برای نمونه: Yasna.
Anklesaria as Zand-î Vohûman Yasn and Two Pahlavi Fragments, Bombay, 1919.